4137.
چهارشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۱۶ ب.ظ
دیشب رفتیم حرم،
من نمیدونم وقتی برای بار آخر حرم رفته بودی،
چطور درخواستت رو گفتی،
که اینطور تایید شدی.
+الهی انی اعیذهما بک و ذریتهما من الشیطان الرجیم.
خدایا من هرکدوم از پسرهامو نذر یکی از اولیائت کردم،
و هر دو رو نذر امیرالمومنین،
خدایا مبادا برای رشد دادن اونها به ظرفیت من نگاه کنی،
که من هیچم،
مبادا اونها رو به جرم گناه من زمین گیر کنی،
مبادا به خاطر بی ظرفیتی من به اونها هم ظرفیت ندی
خدایا من میدونم که هیچی نیستم،
ازت خواهش میکنم نذرم رو بپذیر،
و پسرانم رو بپذیر،
و برای این پذیرش به من نگاه نکن..
به نامشون، و نیتی که مادرشون داشت نگاه کن.
من هیچوقت نمیتونم اونی باشم که باید،
اونی که لایق مادریِ دو شیعه ی بزرگ از شیعیان امیرالمومنین باشه،
اما تو رب العالمینی،
پرورششون با تو باشد ای رب العالمین. ای کاش که به قبول حسن از من بپذیری.
۹۶/۰۵/۲۵