ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

4165.

سه شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۶، ۰۲:۰۱ ب.ظ

بچه ها!

آخه من اگر به شما نگم که امسال میخوام کنکور بدم

و همه کارهام قاراشمیش و قاطی پاتی شده به کی بگم آخه؟!

به شدت استرس کنکور گرفتم!

مثل بر و بچه های هفده هیجده ساله! خخخ!

پایان نامه م که هنوز رو هواست!

مقاله هم که فقط یکی دارم و نمره پایان نامه م هنوز به سطح عالی نرسیده! :|

یعنی اگر نمره کامل هم بگیرم(!) بازم در سطح خوب خواهم بود!

اما من میتونم مطمئنم.

منابع رو نگاه میکنم استرس میگیرم چه خبره این همه منبع؟؟! :|

والا من اصلا جنبه ی دوبار رفتنِ یک راه رو ندارم!

یا امسال قبول میشم یا هیچی دیگه.

راه رفتنی رو باید رفت،

کنکور رو باید داد!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۶/۱۴
لوسی می

نظرات  (۱۶)

می خواستیم فراموش کنیم حال و احوال این روزهامون رو، که با پست شما دوباره به یادش افتادیم. لب خند.
منتظر نتایج کنکوریم و منتظریم و منتظر.

پاسخ:
ای بابا! عذر قصور .
ان شالله خبرهای خوب بدی بهمون :)
«فکر کردن به هدف و خواسته، باید با باور و ایمان و مومنانه باشد. خیلی وقت ها شک و فکر منفی در مورد رسیدن به هدف، نتیجه توجه به عوامل زمینی و شرایط فعلی است. باور به شدن و رخ دادن یک واقعه، نتیجه باور به عوامل آسمانی و قدرت الهی است. زمان فکر کردن به هدف و تلقین هدف، هیچگاه به عوامل زمینی فکر نکن و همه توجهت به آسمان و قدرت خداوند باشد. که اگر او بخواهد، هیچ چیزی نمی تواند مانع این عطا شود.»

+ از وبلاگ یکی از دوستان این متنو نگه داشتم و تو شرایطی مثل شرایط شما میذارمش جلوی چشمم تا زیاد بخونم و امیدم رو از دست ندم. شما قبول میشید هیچ چیزی بعید نیست :)
پاسخ:
آرهههه یادمه اینو برای پستی گذاشتی که من کلیپ انگیزشی گذاشته بودم :)
مرسی از یادآوریش :)

+مرسی ان شالله.
اعتماد به نفست بخوره تو سر داعش و اون یکی ترامپ! : )))))))))))))
موفقیات بانو :*
پاسخ:
:))
خب درد و بلام بخوره تو سرشون!اعتمادبه نفسم باشه برای خودم! خخخخ!
مرسی عزیزم.
لوسی برنامه ت برای بچه هات یا احیانا داشتن بچه های بعدی در صورت قبولی دکترا سال بعد چیه؟
میخوای بزاریشون مهد؟
محض فضولی نمیپرسم:)) ذهن خودم خیلی مشغول این بحثاست!
اگه دوست نداشتی جواب نده:)))
پاسخ:
نه عزیزم فضولی برای چی؟ خوب می کنی می پرسی. مطمئن باش من نخوام جواب نمیدم. :دی
خب بچه ها بزرگ شدن دیگه!
گل پسر تا سال آینده که ان شالله من دانشجو بشم سه سالش تموم میشه و دیگه به حضور مداوم من نیازی نداره. راحت میتونم بذارمش خونه ی دیگران.
حالا یا مامانم یا مامان مستر. چون داداشم هم دیگه کنکورش تموم میشه راحت میشیم ما، در خونه شون باز میشه ان شالله! :|
شایدم بذارمش مهد اگر بدونم که پسرک هواشو داره. چون پسرک قطعا مهد میره، سال دیگه شش ساله ست و میخوام پیش دبستانی بفرستمش حتماً ان شالله. در نتیجه فقط می مونه گل پسر که به نظرم گذاشتنِ یک بچه ی سه ساله خونه ی بقیه اونم دو روز در هفته زحمت آن چنانی براشون نداره.
فکر میکنم به اندازه ی کافی برای بزرگ شدنشون صبر کردم. یعنی واقعا دیگه دغدغه ای از این بابت ندارم و خیالم راحته.
بچه های بعدی هم که فعلا تو برنامه مون نیست. هرچند برای اونم مشکلی ندارم همین که پسرک دیگه میره مهد و گل پسر هم که الان دو سالش تموم شده دیگه خیالم راحته و مشکلی ندارم. دروس دکترا هم زیاد نیست فکر میکنم دو ترم بیشتر درس نداشته باشه و بیشتر آدم درگیر تز و مقاله ست. در بدترین حالت اگر ببینم نمیشه نهایتش دوباره مرخصی میگیرم.
۱۴ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۴۴ بـانـوی بـرفـی
عالی چه خوب که این خبر خوب رو به ما هم گفتی
موفق باشی عزیزم
پاسخ:
مرسی عزیزم. دیگه به شما نگم به کی بگم! دعا کن برام :)
راست میگی سه سال واقعا دیگه مناسبه!
گل پسر تو ذهن من همچنان چندماهه ست:)
ممنونم جواب دادی:)
پاسخ:
:)
مرسی گلم.
آره دیگه گل پسر همین چند روز پیش دوسالش تموم شد. :)
امیدوارم همین امسال قبول بشی، واقعا دوباره خوندن خیلی سخته!
هنوز خیلی وقت داری که مقالاتتم اضافه کنی ها، به نظرم جای نگرانی نیست
پاسخ:
برای دکترا که آره وقت زیاده! از خود پایان نامه م دو سه تا مقاله در میاد.
اما برای خودِ پایان نامه وقت ندارم :(
مشکلم نمره پایان نامه ست! نمره ی ما بدون مقاله از هیجده حساب میشه که حتی اگر نمره کامل بگیرم ارزیابیش میشه درجه ی خوب و نه عالی.
حتما باید نمره عالی داشت برادکترا؟ 
پاسخ:
نه! کلا نمره ی پایان نامه خیلی مهم نیست و امتیاز خاصی هم نداره! (اینو یکی از اساتید بهم گفت!)
اما به نظرم همینطوری الکی یه چیزی گفت! چون هرچی باشه مصاحبه ست و نقش سلیقه ای رفتار کردن توش پررنگه.
اگر نمره ی پایان نامه ت عالی نباشه و دانشگاه خودت مصاحبه بدی، میگن خب تو از ما نتونستی عالی بگیری حالا میخوای اینجا دکترا بخونی؟
و اگر دانشگاه بالاتر و بهتر مصاحبه شرکت کنی، میگن تو از همون دانشگاه زاقارتت نتونستی عالی بگیری حالا میخوای اینجا دکترا بخونی!
اونم من که دو سال مرخصی هم این وسط داشتم و سال ورود و خروجم در دوره ی ارشد فاصله ی زیادی دارن. یعنی همینطوری یه گوشه ش بازه!
در نتیجه به نظرم بهتره کاری کنی که دهنشون بسته بمونه! :)
۱۴ شهریور ۹۶ ، ۱۵:۱۰ دُچــــ ــــار
با این هیجان و اراده بی شک قبول میشید :)
پاسخ:
مشکل اینه که هیجان و اراده ش ذهنیه! عملی نیست!
میمونه برگشته!
۱۴ شهریور ۹۶ ، ۱۵:۱۳ دُچــــ ــــار
برای آشکار شدن فرشته! ترس فک کنم نیاز دارید ددلاین پایان نامه رو بیارن نزدیک تر  خخخخ :)
پاسخ:
فرشته هه بیداره! میمونه نمی بیندش انگار!
۱۴ شهریور ۹۶ ، ۱۵:۱۸ دُچــــ ــــار
خخخخ دیگه ترسش ریخته :))))

+ میمونه بهش میگه تو بوق بزن فرمون بذار دست من باشه خخخخ
پاسخ:
نهههه! اونو ندیده هنوز! من مطمئنم! ببینه میترسه.
من که رسما دیگه ادامه تحصیل رو از برنامه آیندم حذف کردم!
انیدوارم موفق باشی. پشتمارت تحسین برانگیزه
پاسخ:
چرا؟ اگر علاقه داری ادامه بده تو میتونی. :)
نهایتش اینه که مرخصی میگیری.
راستش منم گاهی فکر میکنم که شاید با وجود اهداف خانوادگی و مادریم، نتیجه ی خاصی هم پشت قبولی و دوباره دانشگاه رفتن برام ایجاد نشه و به سرانجامی هم نرسه اما قبولی تو کنکور تو حس خوب من از خودم خیلی اثرگذاره. خیلی! و نمیخوام این حس خوب رو از خودم دریغ کنم.
اول که احساس میکنم ادامه تحصیل برام بیشتر جنبه دنیایی داره و هیچ ثمره اخروی نداره، یعنی بدون ادامه تحصیل هم میتونم ثمره مثبتی داشته باشم.
بعدم به نظرم با ۴ تا بچه ای که در برنامه دارم حداقل تا ۱۰ سال دیگه نتونم!
امیدوارم منظور رو رسونده باشم
پاسخ:
خبببب! من فکرکردم که کامنتت حالت افسوسی داشت که ناچار شدی از برنامه ت حذفش کنی.
اما می بینم خیلی هم هدفمند زندگی می کنی و این عالیه. افرین بهت. :)
موفق باشی.
از الان استرس زوده ها:)
به نظرم از الان برنامه بریزید و خودتونو مجبور به اجراش کنید. راستش به نظرم از اون آدمایی هستی شما که می‌تونن^_^
پاسخ:
نه اینکه فرصت ندارم! کلا دارم با استرس زندگی میکنم! ههه!
دیگه راهش همینه فقط.:)
مرسی عزیزم ان شالله :)
۱۷ شهریور ۹۶ ، ۰۶:۴۹ مامان محمدمهدی
اعتماد به نفست تو حلقم:)
ولی من میدونم که شما میتونی اگه بخوای
بارها ثابت کردی:)
پاسخ:
:))
بله من میتونم :)
چقدرررررررر به اراده ات غبطه خوردم:)
پاسخ:
هنوز که به جایی نرسیدم! فقط استرسشو تحمل میکنم! خخخخخ!