ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

روزنه های ارتباط را دریابیم!

چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۲۴ ب.ظ

فلسفه ی وبی که فعاله اما هییییییییچ راه ارتباطی ای ایجاد نمیکنه چیه؟

گاهی آدم پست میذاره پستش اشتباهه جانم!

اشکالی هم نداره اما یه راه ارتباطی بذار ملت بتونن نظرشون رو بگن!

حالا کامنتها رو می بندی ببند،

یه روزنه بذار برای دیدن مسیر صحیح!

نه اینکه چشمهاتو ببندی و بی توجه به سایرین مطلب منتشر کنی.

خوب نیست باور کن!

بیش از لطمه به مخاطب،

به خودت لطمه میزنی.




+مخاطب خاص! لوسی میِ شاکی! :)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۱۹
لوسی می

نظرات  (۱۳)

۱۹ مهر ۹۶ ، ۱۷:۲۷ دُچــــار ــــار
انصافا حرف دل ما رو زدین :)
پاسخ:
ای بابا! ای بابا!
باهات موافقم !!

برخی وب ها نمی دونم چرا هیچ پل ارتباطی نمیذارند!!!

واقعا عجیبه!!!
پاسخ:
خدایی واقعا چرا؟؟!
هیچ راهی ها! هییییییییییییییچی! :|
گاهی وقتها آدم نیاز به خلوت داره و فقط می نویسه که آروم بشه ...
مثل اینکه یه قلم بگیری و مدتها هی بنویسی و دیگه نیاز به این نداره که حرف دیگران رو در مورد نوشته هات ببینی.
پس زیادم عجیب نیست:)
منم احتمالا یه روزی اینکارو انجام بدم :)))))



سلام :)
پاسخ:
خب اون مدلش فرق داره با اینی که من گفتم.
کسی که میخواد مطلبی یا اخباری یا تحلیلی رو انتشار بده نباید یک سویه بنویسه.
وگرنه احتمال داره وبش به پیج نشر اکاذیب تبدیل بشه.


سلام عزیزم خوبی شما؟ :*
۱۹ مهر ۹۶ ، ۲۰:۳۸ آرتمیس ‌‌
امروز دقیقا موردش رو داشتم! احیانا پست مذکور در مورد پایان‌نامه‌ی دکترای پزشکی نبود؟؟؟
پاسخ:
:))
نه پست سیاسی-عقیدتی- اجتماعی بود! البته تفسیر من از اون پست اینه!
۱۹ مهر ۹۶ ، ۲۱:۲۰ محبوبه شب
منو میگی؟ : )))))))
امیدوارم از دست من ناراحت نبوده باشی یا لااقل اون روزا به وبم سر نزده باشی خخخخ

+نبینم لوسی می مون شاکی باشه ^_-
پاسخ:
:))))
نه عزیزم اومدم ولی از بسته بودن شاکی نشدم.
خب درددل و روزانه نویسی که دیگه اختیارش با خود آدمه.

+قربون تو :)
من یه وبلاگ اینجوری داشتم، در واقع جایی بود برای بیان درددلها. اگر میفهمیدم چه کسی میخوندش، احساس ناامنی می کردم. البته با آدرس اون وبلاگ برای کسی کامنت نمیگذاشتم، بنابراین تا حدودی مخفی بود.
پاسخ:
خب درددل دیگه نظر دهی نداره. اشکالی نداره آدم درددل کنه و نخواد حرف کسی رو بشنوه. اما وقتی یه چیزی رو نشر میدی که ممکنه اشتباه باشه، خب باید یه راهی بذاری شاید ملت بهت بگن حرفت درسته یا اشتباهه! مهمه دیگه! وگرنه همه ی وبت میشه نشر اکاذیب!
۲۰ مهر ۹۶ ، ۰۰:۵۶ بـانـوی بـرفـی
منم خیلی بدم میاد متنفرم
یا میگه کامنت بزارید میخونم ولی تایید وجواب داده نمیشه
پاسخ:
آی گفتی! خدایی اینم حرص داره.
کجا بودی این مدت؟ حالت خوبه؟ اینورا کم پیدا بودی اتفاقا همین دیروز دنبالت میگشتم.
یه آدرس بذار برام.
۲۰ مهر ۹۶ ، ۰۵:۳۳ ستاره جان
حوصله ندارن احتمالا 
پاسخ:
چه میدونم!
خب شاید حوصله حرف زدن ندارن(:
یا میگن ما که حرفمون درسته دیگه بقیه میخوان بیان تعریف کنن نمیخوان ریا بشه خخخ 
پاسخ:
خخخخ! احتمالا همین خط دومت قصدشونه :)
تقصیری ندارن مثل صدا و سیما عمل میکنن اینا :)
پاسخ:
هههه هه! خودم به همین فکر کردم. واقعا :(
۲۰ مهر ۹۶ ، ۱۱:۱۷ ستاره جان
خوب ببین فقط بلدین آبرو منو ببرین که نامفهوم می نویسم 
الان تو پاسخ به کامنت واران فهمیدم منظورت چی بوده 
پاسخ:
خخخخ! باشه منم مثل تو :) خوبه؟ :)
۲۰ مهر ۹۶ ، ۱۲:۲۷ بـانـوی بـرفـی
پیت میزاشتی میخوندمت ولی نمی‌دونستم چی بنویسم عزیزم
پاسخ:
لطف داری :)
۲۱ مهر ۹۶ ، ۲۱:۲۸ °° مریم °°
سلام
منم از این کارها خوشم نمیاد. عملا خواننده هاشون رو محدود می کنند. 
همین امروز به یک وبلاگ سر زدم که فقط امکان ارسال نظر خصوصی وجود داشت، خب آقا شما داری متن رو عمومی و علنی منتشر می کنی، چرا خواننده باید نظرش رو خصوصی بگه؟ اگه کسی حرف شخصی و خصوصی داشته باشه، خودش می تونه خصوصی بفرسته. 
خب شاید کسی دوست نداره کامنت خصوصی بده.
پاسخ:
سلام. ها والا! مَردم! :|