ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

استاد الهی ما
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

فراخوان جذب نیروی کار!

يكشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۰۲ ق.ظ

به یک نفر آدم مشهدنشین که صبح ها فرصت داشته باشه

کاری که من میخوام رو برام انجام بده نیازمندم!



+ماکزیمم بیست روز صبح وقتش رو میگیرم.

حتی میتونه فیزیکی اقدام نکنه و اینترنتی کار رو انجام بده،

اما قدری کارهای تلفنی و مراجعاتی و اینها هم داره.

و مرخصی آزاده! یعنی به خودش بستگی داره که چطوری به کار بپردازه،

اما سرعت اتمام کار برای من خیلی مهمه.

و اینکه بابت هزینه هم با هم کنار میایم ان شالله.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۰۷
لوسی می

نظرات  (۱۳)

۰۷ آبان ۹۶ ، ۱۱:۰۸ جناب دچـ ــــار
کاربرد جدید وب :)
پاسخ:
:))
بله یه جورایی! هرچند امیدی به یافتن یار و همسنگری در این رابطه ندارم!
۰۷ آبان ۹۶ ، ۱۱:۱۸ جناب دچـ ــــار
اتفاقا مشهدی زیاد هست توی بیان :)
پاسخ:
ولی فعلا که کسی پیدا نشده!
۰۷ آبان ۹۶ ، ۱۲:۲۸ ممتحن :)
ای کاش من هم یک مشهدی بودم...!


:)))
پاسخ:
یاد اون شعری افتادم که میگفت ای کاش من هم پرنده بودم! :)
ممنون از لطفتون.
۰۷ آبان ۹۶ ، ۱۴:۲۶ ستاره جان
برا پایان نامه؟ 
پاسخ:
آری.
۰۷ آبان ۹۶ ، ۱۵:۵۴ واران ...
سلام 
من یه چند تا دوست مشهدی میشناسم ولی باید بدونه که چه کاری باید انجام بده ؟^__^


اگر فقط اینترنتی است خب دیگه چه کاریه که ساکن مشهد باشه ؟:))


ایشالا پیدا بشه :)
پاسخ:
سلام.
به خودشون بگین بیان ازم بپرسن! :)
البته باید بشناسمشون و بهشون مطمئن باشم درنتیجه بی خیال.
گفتم که فقط اینترنتی نیست! اگر اینترنتی بود که خودم انجام میدادم دیگه! :|
گفتم که کارهای مراجعاتی هم داره. آگهی استخدام رو دقیق بخون دیگه! :دی

مرسی ان شالله.
۰۷ آبان ۹۶ ، ۱۶:۵۲ مردی بنام شقایق ...
سلام

میبینم که به تنهایی قصد دارین آمار بیکاری رو بیارین زیر ده درصد

براووووو
پاسخ:
سلام.
بله تنها قصدم همینه ها!
با خودم گفتم به سهم خودم یه کاری بکنم اما می بینم که بیکاری وجود نداره اصلا! :|
اتفاقا الان میخواستم پی نوشت بذارم پس این همه کار نیست کار نیست که میگین چی شد؟!
همه سرشون شلوغه؟! :)
۰۷ آبان ۹۶ ، ۲۱:۱۸ آرزو ﴿ッ﴾
مشهدنشین هستیم ولی از نوع دانشجوی خوابگاهیش! در نتیجه شرمنده :)
پاسخ:
عجب! :)
پس اینجا شهر علمته :)
۰۷ آبان ۹۶ ، ۲۱:۳۶ ستاره جان
ساده خانم باید راه بیفتی بری تو دانشجوهای لیسانس خودتون دنبال بگردی
فکرکنم کمیته تحقیقات بری جواب بگیری 
پاسخ:
همینجوری جواب گرفتم.
کمیته تحقیقات نداریم ما پیچیده خانم! :|
۰۸ آبان ۹۶ ، ۱۰:۰۲ آرزو ﴿ッ﴾
آری :)
پاسخ:
:)
امیدوارم اینجا بهت خوش بگذره و خاطرات خوبی با خودت ببری.
۰۸ آبان ۹۶ ، ۱۰:۲۳ آرتمیس ‌‌
من سفر در پیش دارم، و الا دوست داشتم تو یه کار دانشگاهی کمک کنم. دلم واسه دانشگاه تنگ شده :)
پاسخ:
عزیزمممم خیلی ممنونم از محبتت. سفرت به خیر و سلامت باشه ان شالله.
۰۸ آبان ۹۶ ، ۱۰:۲۸ آرتمیس ‌‌
مرسی :)
ان‌شاءالله کار شما هم با موفقیت پیش بره و بسلامتی تموم بشه :)
پاسخ:
ممنون عزیزم.
۰۹ آبان ۹۶ ، ۰۵:۳۵ این مطلب نوشته شده توسط: علی احمدی
من یه بار یکی از همکلاسان دوران دبیرستان، همین یک سال پیش داشت فوق لیسانسش میگرفت؛
گفت باید پایان نامه ام رو ببرم بدم بیرون کافینتی که همیشه میریم.تایپ کنه کاری هم نمیکنه ها... ولی چقدرم پول میگیره.
گفتم اون ؟!
اون که یه بار باهاش حرف می زدیم متوجه شدم سطح سوادش اندازه ی منه.ببر بده یه با سواد و کارش همینه

میگفت آخه چهار تا متن رو بیاید با کیبرد کامیتر تایپ کنه کاری نداره اصلا وقت داشتم خودم انجام میدادم.این شد که خواستم بهش کمک کنم تا نبره بیرون و خرجش زیاد نشه.

شروع کرد نوشت.توی کاغذ آچهار که اول بهم گفت ببر تو خونه ی خوددتون فقط تایپش کن من با کامپیوتر خودم برای اینترنت و ادمه ی پایان نامه کار دارم.گفتم باشه.

رفتم توی خونه نشستم تایپ کردن که از تلگرامی که توی کامیوتر نصب کردم و معمولا روشن میذارم دیدم میپرسه در چه حالی؟
گفتم صفحه اول رو همونطور که توی برگه بصورت دستی نوشتی وارد کردم.
گفت چه طوری نوشتی؟؟؟
همون صفحه اول رو ذخیره کردم و بستم و فرستادم از طریق تلگرام براش، گفت اینجوری نه باید این کلمه بالا بیفته این یک اون طوری بشه این اون ج.وری بشه بعد سایز صفحه آچهار نیست و غیره.

گفتم تو مگه نگفتی مثل این هم نشد نشد فقط تایپ کن بعدا درستش می کنم بالا پایین و جزئیات و حتی فونتش رو؟

گفت نه ببخشید الان دیگه من رفتم از استاد راهنما پرسیدم یه چیزایی بهم گفته خیلی ریزه کاری داره بادی خیلی دقت کنیم برای این یه صفحه باشو بیا درستش کنیم خونه مون تا صفحه های بعدیببینم چی میشه.

راستش من چون تو رفاقت میخواستم این کار رو براش بکنم د رحالی که همش میگفت جبران می کنمی و منم میگفتم اون صد تومن دویست تومنی که میخوای به من بدی برای جبران یه چیزی بزار  سرش بده بیرون این همه هم وسواس به خرج نمیدی طرف که بیرون انجام میده حتما کارش رو بلده.
این بار من اومدم دوباره سر یه صفحه ی ناقابل بعدی که جمعا شاید ده بیست تا جمله هم نباشه حوصله ندارم تا آخر پایان نامه ی 200 سیصد صفحه ای جنابعالی پاشم هی بیام اینطور چیزی که برای جبران میدی همش میره برای کرایه و وقتت هم بیشتر تلف میشه و خودت انجام بدی وقت کمتری تلف میشه.
یا بده بیرون که دیگه لازم به تذکر و چک کردن زیاد به اون صورت نباشه، یا اینکه خودت بنویس که بعدش خیالت راحت بشه.

این شد آقا که میخواست صد الی 200 خرج نوشتنش کنه رفت داد بیرون همون مبلغ رو به یکی از خدمات چاپ ها که هم براش تایپ کردن و گفتن ما خیلی پایان نامه تایپ کردیم واردیم، هم براش درست کردن شبیه کتاب شد و یه دو سه جلد شد یه جلد برای خودش یه جلد برای دانشگاه...
و خلاصه خیلی چیز آماده راحت و بی دغدغه و دلبخواهش شد.

حالا من می نوشتم هی باید میگفت خب الان اینجاشو چه جوری نوشتی مبادا اونجوری بنویسی.
فونت اونجا چجوری شد
فاصله ی پاراگرافش؟! و و  و که نه اعصاب این همه پیگیری رو داشتم و نه وقت و کرایه رفتن برگشتن به خونه ایشون رو.


بهترین کار اینه شما هم بدید یه آدم یا جای وارد که کارش همینه.مثل همین مغازه های چاپ تراکت و تبلیغات و یا کافینتی ها یا دانشجوهای دانشگاهتون که قبلا پایان نامه نوشتن و بلدن
پاسخ:
ممنون که اینقدر وقت گذاشتید و خاطره ی تجربه دار تعریف کردید اما کاری که من میخوام انجام بشه اونطوری نیست اصلا. همه کارش با خودمه یه کم تلفن و مراجعه میخواد که میخواستم به کسی بسپارمش.
آدم های وارد اصلاً این قسمت کاری که من میخوام رو انجام نمیدن! :|
۰۹ آبان ۹۶ ، ۱۰:۴۵ ستاره جان
مگه میشه کمیته تحقیقات دانشجویی نداشته باشین ، حاج خانم!!!!!!
پاسخ:
من اطلاعی ندارم!
اگر هم باشه چنین کارهایی انجام نمیدن خانم جوان!
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم