ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

4130.

دوشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۳۲ ب.ظ

اگر خاطرات عرفا و صلحا رو خونده باشید،

می بینید که غالبشون در سیر سلوک خودشون،

با سربلندی از یک آزمون الهی، ناگهان به مقامات بالا رسیدن.

و اکثر این آزمونها و ابتلائات هم مربوط به غریزه ی جنسی بوده.

یعنی دور از چشم مردم و در خفا

شرایطی برای هرز کردن دل و دیده براشون ایجاد شده،

اما اونها به خاطر عمل به فرمان خداوند از گناه و لذت چشم پوشیدند

و از اون به بعد عنایات خاصه ی الهی رو به وضوح دریافت کردند.

داشتم فکر میکردم عدل الهی حکم میکنه که همه ی ما در شرایط آزمون ارتقای روحی قرار بگیریم.

باید بتونیم یه بارم که شده تو اون جاهایی که تصمیم درست ما رو یهو می بره وسط بهشت شانسمون رو امتحان کنیم.

قطعا این آزمونها برامون پیش اومده،

اما نرفتیم!

نخواستیم که بریم.(فکر کنید، حتما یادتون میاد.)

هوسهامون رو مقدم کردیم، خدا رو فراموش کردیم، کاری رو کردیم که نباید.

این روزها دارم به لحظه لحظه های سختی فکر میکنم که تصمیمها و واکنشهام بر اساس خواست دلم بوده،

به تمام رخدادهایی که عاجزم کرده بودن از تصمیم درست.

باورتون میشه که بگم‌ دارم حسرت میخورم از گذر اون روزهای سخت؟

دلم میخواست اون روزها برمیگشتن.

دلم میخواست کسی می بود که به من میگفت شاید همین ابتلایی که تو رو اینقدر پریشون کرده و افسار واکنشها و تصمیماتت رو به دست نفس اماره ت داده، ممکنه همون ابتلای سرنوشت ساز زندگی تو باشه.

اگر میدونستم شاید و شاید آگاهانه تر عمل میکردم.

حالا خیلی فرصتها از دست رفته و خیلی سقوطها حاصل شده اما امتحانهای سرنوشت ساز الهی تا پایان عمر ما ادامه دارن.

اصلا شاید برای همینه که میگن کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا.

تو عاشورا و تو کربلا تصمیم هرکس می تونست آدمها رو یهو ببره وسط بهشت.

مثلا تصمیمی مثل تصمیم حر_علیه الرحمه.

و الانم هر آزمونی می تونه آزمون کربلایی تو باشه.

این آزمون میتونه صبوری و خویشتنداری در برابر فرزند و همسر، یا چشم فرو بستن از نگاه حرام، یا کظم غیظ، یا بخشیدن گناهکار، یا صاف کردن دل از کینه ی کسی، یا منصرف شدن از انتقام، یا دست کشیدن از لذت حرام یا احترام ذلیلانه به والدین، یا تمکین از حقی باشه که بر ضرر توست و یا لب به غیبت نگشوندن در اون روزی که از خشم مالامال هستیم.

حواسمون رو شش دااااانگ به جاده ی پر تلاطم زندگی جمع کنیم..

حواست باشه، شاید امروز آزمون تو جلوی راهت قرار بگیره.

فرصتهای رشد رو از دست ندیم.

حیفه. خیلی حیفه.

:(



+می فرماید: اَحَسبَ الناس اَن یترکوا اَن یقولوا آمنا و هم‌لایفتنون؟(۲ عنکبوت)

آیا مردم گمان میکنند همین که بگویند ایمان آورده ایم کافی است و رها می شوند و امتحان نمی شوند؟

+این دعا زمزمه ی همه ی لحظاتتون باشه، مخصوصا تو این ماه مبارک:

اللهم اجعلنی فی مقامی هذا ممن تناله منک صلوات و رحمت و مغفره.

خدایا مرا در این جایگاه و موقعیتی که هستم در زمره ی کسانی قرار بده که از جانب تو درود و رحمت و مغفرت دریافت می کنند.

+صلی الله علیک یا ابا عبدلله.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۳/۰۷
لوسی می

نظرات  (۱۱)

یه عالمه چیز که توش رد شدم...
اما تو یک سال اخیر کاری کردم که فکر نمیکردم از پسش بر بیام....
کور و کر و مجنون شده بودم...
اون لحظه ها به خاطر خدا کاری نکردم ! 
به خاطر خودم بود که پا پس کشیدم ...
به خاطر خودم دست کشیدم از اون کار بدی که وسط راهش بودم... 
بعدا که فکر کردم دیدم شاید به خاطر خود خودم هم نبوده...
به خاطر خرده باورهای ته ذهنم به خدا بوده شاید....
پاسخ:
من مطمئنم که تو از این کارا زیاد کردی و تو هم‌مطمئن باش که خدا فرموده انی لااضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی
یعنی من کار هیچکدومتون رو ضایع نمیکنم، چه مرد باشید چه زن. ^_^
این پست شبیه پست های آقای صالح بود به لحاظ خوسازیِ خودکاوانه

و اینکه:
همین ابتلایی که تو رو اینقدر پریشون کرده و افسار واکنشها و تصمیماتت رو به دست نفس اماره ت داده، ممکنه همون ابتلای سرنوشت ساز زندگی تو باشه

برگرفته از lucy-may.blog.ir
پاسخ:
آقای صالح کی هستن؟ نه این پست من عروج خودسازانه ای نداره. فقط یک آگاهیه که انتقال دادم! :)
و این بخش دوم رو چرا کپی پیست کردین؟ نقطه ی اوج داستانم بود؟
چه قدر پست خوب و ماه رمضانی ای بود.

خدا همیشه فرصت های جهش و پرش به ما میده اما ما در اون زمان فکر می کنیم داریم سقوط می کنیم اما اگر درست عبور کنیم نتیجه اش همون اوج گیری هست.

این پست شمارو برای خودم نگه میدارم واقعا لازمه آدم این نکات رو در طول زندگیش مرور کنه



پاسخ:
شما لطف دارین واقعا همینطوره من الان پر از حسرتم برای روزهایی که عاصی شده بودم و حواسم نبود دارم چه کار میکنم و هی میگفتم تحمل کن! این نیز بگذرد!
چرا قبل از اینکه بگذرد فرصت رو غنیمت نشمردم؟
برای ما هم دعا کنین.
۰۷ خرداد ۹۷ ، ۱۹:۴۷ میرزا مهدی
سلام دوباره!
از ظهر که مشغول کار بودم با خودم به این فکر میکردم که پای سیستم نشستم در مورد این موضوعی که مطرح کردید یه مطلب بنویسم. 

خوب گفتی! گل چیدی! نَشرِت مورد قبول حق!
پاسخ:
لطف دارین.
از شما هم قبول باشه ان شالله. :)
۰۷ خرداد ۹۷ ، ۱۹:۵۴ صـــا لــحـــه
البته من فکر نمیکنم اکثر اون آزمون ها در زمینه غریزه جنسی بوده !
پاسخ:
خب فکر کنین.:)
غالبشون این بوده و این غایت آزمونشون برای ورود به زمره ی بندگان خاص بوده. از کتابهایی که من خوندم نود درصدشون چنین بوده. و اون آزمون، آزمون غولشون بوده که بلافاصله بعد از خروج از منطقه ی گناه چشم برزخی و اینها پیدا کردن. این بزرگواران آزمونهای رده پایین رو رد کرده بودن که به اونجا رسیدن. 
و گفته شده رهایی از این چنین آزمونی تقوایی نزدیک به تقوای معصوم رو میطلبه. مانند حضرت یوسف علیه السلام.
۰۷ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۱۱ صـــا لــحـــه
داستان همینه که گفتی : تو کتاب هایی که ما خوندیم این بوده... ولی سید هاشم حداد رو چی میگی که با غلبه بر غضب خودش به مقامات بالا رسید!
ضمن اینکه اولیاءالله درجاتی دارند و در درجات بالاشون این آزمون ها، آزمون های کوچکی هستند... وتازه  یکی از پیامبران به این امتحان، امتحان شد... امتحان بقیه چیزهای دیگری بوده.
اتفاقا نظر شخصیم اینه که ممکنه برای ما آدم های داغون امتحانِ غلبه بر شهوات آزمون سختی باشه ولی واقعا جزو ساده ترین مسائل هست..,

پاسخ:
ببینید من گفتم اکثرشون! نه اینکه همه شون الا و لابد با این موضوع رشد کردن.
و این موضوع کمی هم نیست. بعد از این آزمون درهای عالم بالا به روشون باز شده اما رشدشون که متوقف نشده. بالا و بالاتر رفتن. اما تو اون مرحله ای که مورد این آزمون واقع شدن گذر از این آزمون اونقدر سخت بوده که پاداشش چشم برزخی یا اطلاع از بخشی از غیب باشه.
بعد تصور شما اینه که ساده ست چون تو آزمونش نبودین. هیچ وقت در وسوسه ی شدیدش قرار نگرفتین. در حالت معمول که رد کردن این وسوسه ها سخت نیست. در اوضاع خاص و شرایط خاصه که سخت میشه و همون یک پیامبر برای اثبات سختی این آزمون کافیه.
هرچند که از احوالات سایر پیامبران هم به طور کامل مطلع نیستیم. ۱۲۴۰۰۰ پیامبر بوده اند!
۰۷ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۱۹ صـــا لــحـــه
خب من هم میگم" اکثرشون اینطوری بودند" غلطه! اکثر یعنی مثبت پنجاه درصد!
تازه چشم بزرخی یک کرامته... کرامت هم درجه پایینی از رشد اخلاقی و عرفانی در مسیر سیر و سلوکه! 
داریم که محی الدین عربی شاگردانش صاحب کرامت بودند ولی خودش درست مثل عادی ترین آدم ها بود... مثل امام، مثل پیامبر اسلام
میدونم منظورتون چه کسانی هست وقتی از این آزمون شهوت حرف می زنید. ولی خب بعضی از این افراد در همون مرتبه کرامت موندند فلذا نمیتونیم حکم صادر کنیم که این افراد به چه پاداش خاصی رسیدن و اینا...!
من گفتم واسه من نوعی هم سخت هست ولی برای علما و عرفا سخت نیست.
آزمون های سختی رو پیامبران و عرفا و علما از سر گذروندن که در مقایسه با این هیچه
+به یکی از شروح فارسی فصوص الحکم سری بزنید. مطمئنم خوشتون میاد :)
پاسخ:
خب من فکر میکنم منظور حرف همو دریافت نمیکنیم.
من با فرمایشات شما مشکلی ندارم. صحبتهاتون صحیحه. :)
و ممنون از معرفی :)

+این جمله رو هم من از تجربه ی مطالعاتی خودم عرض نکردم. از دو سه تا از منابعی که خوندم مشترکا براین موضوع اتفاق داشتند عرض کردم. :)
۰۷ خرداد ۹۷ ، ۲۳:۲۵ مامان محمدمهدی
سلام
چقدر این روزها به این دعای اخر یادداشتت نیاز دارم من
ممنون🙏🏻
پاسخ:
سلام. ان شالله مستجاب باشه.
که حتما هست.
مخصوصا تو ماه رمضون 🙄
سلام  
وااااای چقدر این پستت رو دوست میدارم ... چقدر ادمو به فکر می بره .... چقدر ادم شرمنده می شه... چقدر باید بترسیم از رفتارای خودمون ...
وقتایی که به امتحانای الهی فکر میکنم همش میگم خدایا من واقعا اراده ای بر نفسم ندارم حتی اونجایی که تو داری امتحانم می کنی اونجا هم من سخت نیازمند توجه و محبت و دستگیری خودت هستم ): چقدر ضعف...
دلم میخواست این متن رو کپی می کردم و برای یکی از دوستام میفرستادم که داره یکی از سخت ترین ازمون های الهی رو نجربه می کنه اما متاسفانه الان حال روحیش نمیپذیره ...
به جز اینکه این شبا واسه من خیلی دعا کن واسه دوستمم دعا کن لطفا (:
پاسخ:
سلام. همه مون همینقدر ضعیفیم و همینقدر به کمک خدا نیاز داریم. اما خدا به کسانی کمک میکنه که قالوا ربنا الله ثم استقاموا.
وگرنه هیچکسی مستقل از لطف خدا و کمک خدا و عنایت خدا و با تکیه بر اراده ی شخصیش رشد نمبیکنه.
ان شالله همه از آزمونهای الهی سربلند بیرون بیان. دوست شما هم همینطور.
شما ام برای ما دعا کن :)
آقای ن.ا منظورم بود

* میخاستم بگم که نگی که نگفتم...
پاسخ:
نمیدونستم اسمشون آقای صالحه :)

آها. ممنون. از حالا حواسم هست ان شالله.
میگن میرداماد دستاش رو سوزوند که...درحالی که الان کسایی که برای پرهیز از خطای جنسی در شرایط مشابه اینکار رو بکنن از طرف جوونای مذهبی و در نگاه طلبه های امروزی متهم‌ میشن که چندان هم خویشتن داری رو در خودشون تقویت نکردن.میخوام بگم با این متر و معیار ما همه از عرفا و صلحاییم.حالا بگذریم که این داستان خاص مثلا چقدر جای خدشه درش میتونیم ببینیم.
+خدا باید بخواد که ما درست شیم وگرنه بی عنایات معصومین(ع)همین کوبش نفس هم خطا خیز خواهد بود.
پاسخ:
من نظرم اینه که این ادعاها به خاطر سهل و سخیف نشون دادنِ این خویشتنداری و حتی سخیف کردن الزام حجاب و برخوردهای کم با نامحرمه.
در حالی که اگر کسی واقعا تو شرایطش باشه خویشتنداری کار ساده ای نیست.
حتما یه غریزه ی بسیار قوی وجود داره که از ابتدایی ترین وعده های پاداش بهشتی حور العینه دیگه! همین که آزمون یک معصوم هم همین بوده و خداوند هم با افتخار از اون ماجرا یاد میکنه ارزش و دشواریش رو نشون میده. الانم به اطرافمون نگاه کنیم غالبمون از همین ناحیه در حال گناه کردنیم و حواسمون نیست چون سطح گناهمون عادی شده و دیگه به چشممون نمیاد. انگار که این حد طبیعی یا مجازه! شما سختگیری های علما و فضلا در ارتباط با نامحرم رو ببینید. همین حد ارتباطات اجتماعی ما برای خیلیهاشون گناه بزرگ حساب میشه اما برای ما نه. چون دلمون هرز شده و به قولی تخم مرغ دزدهایی هستیم که هنوز شتر ندیدن اما ادعا میکنن عمرا شتر بدزدن! دقیقا مثل گله ی شدیدی که از اختلاس گرای میلیاردی داریم در حالی که خودمون حاضر نیستیم از سودهای حرام ده و بیست هزارتومنی هم بگذریم! خب اون اختلاسگرا هم از اول همین ادعا رو داشتن که نزدیدن کار سختی نیست و همونا هم از اختلاسگرای سابق شاکی بودن!
در نتیجه من مخالفم که با این متر و معیار همه مون عارف و صالحیم چون در این بوته قرار نگرفتیم اصلا.
آیت الله بهجت میگن شما نگاه نکنید که چه همه گناه رو تا حالا انجام ندادید. خدا رو شکر کنید که در آزمایش اون گناه نبودید. این که گناه خاصی رو مبتلا نشدید معنیش این نیست که قدرت خویشتنداریتون زیاده باید از خدا بخوایم که به آزمونهای سخت مبتلا نشیم.
حالا از اینها هم گذشته اصل مطلب پست این نبود. و اینم متر و معیار همه نبود. این حاشیه ش بود برای اینکه برای اونهایی که این کتابها و خاطرات رو خوندن یادآوری بشه وگرنه اصل پست آزمونهای مختلف هرکدوم از ما بود. که آخر مطلب عرض کردم برای هرکسی ممکنه چیزی باشه که برای دیگری ساده به نظر میاد یا اصلا ساده هست.