ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

اشک بیهوده چه ریزی به تنِ مزرعه ی خشک؟

جمعه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۴۳ ب.ظ

از اینکه هر روز و هر روز و هر روز دارم خونه رو جمع میکنم،

و هربار انقدر شلوغه که انگار بمب تو خونه ترکیده،

حساااااابی شاکی ام!

واقعا کار خونه برای من چیزی در حد کفاره ی گناهانه و زجر آوووررر!

:/


طفلک مستری که کار خونه برای مامانش تفریح و سرگرمی روزانه و مستحب موکده! :/

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۲۶
لوسی می

نظرات  (۲۴)

تو خونه‌ای که بچه کوچیک باشه حتی همون حین جمع کردن خونه از این طرف، همزمان از طرف دیگه وسیله ریخته میشه :| شما هم که دوتا گل پسر داری و رو نظم هم حساسی قطعا کارتون سخت‌تره. کاملا درک می‌کنم -_-
پاسخ:
آخه خودمم شلوغ کارم! درد از خودمه بیشتر. اما من که دارم خوب میشم بچه ها همکاری نمیکنن و کار شکنی میکنن! :/
همینه دیگه :) خدا حفظ کنه شکلات‌هاتون رو
پاسخ:
مشکل اینه که همه ش هم تقصیر اونها نیست!
آخ آخ گفتی :)) منم دلم برای اون بدبختی که قراره همسرم شه میسوزه :)) 
پاسخ:
:)))
از الان خودتو تمرین بده! :(
دو خط اول چقد خنده‌دار بود :)))
فک کنم وضعیت همه‌ی خونه‌ها همینه. البته باز هم بستگی داره. مثلا بچه‌های ما که الان بزرگ هم شدن عادت به جمع‌کردن ندارن، سجاده برمیدارن نماز میخونن میذارن رو میز یا اپن. بالش میارن وسط روز دراز میکشن میذارن همون‌جا بمونه و میرن و مثال‌هایی از این دست. این واسه اینه که از اول مامانم بهشون نگفته بردارین بذارین سرجاش، خودش برداشته گذاشته سرجاش. حالا دیگه ما هرچی هم بگیم یاد نمیگیرن یا نمیخوان بگیرن. واسه همین من همیشه میگم شما ده نفره به هم بریزین من یه نفره هرچی هم جمع کنم به هیچ‌جا نمیرسم، پس اگه میخواین مرتب بمونه بهم نریزین :دی البته گوش که نمیدن و ما با مشقت فراوان خونه رو مرتب می‌کنیم، اون‌ها با سهولت تمام دو سه تا بمب منفجر میکنن تو خونه!! شما تا بچه‌هاتون بچه‌ان، فرصت دارین اونا رو یه کدبانوی تمام عیار بار بیارین :)

ولی من هم از کار خونه اگه مداوم نشه لذت میبرم! اگه بشه هر روزه، روز درمیون از زیرش درخواهم رفت 😅😅
پاسخ:
:))
آره دقیقا همینه. 
حالا مشکل اینه که من خودمم جزو شلوغ کن ها هستم! این دردی مضاعفه! :((
حالا که من دارم خوب میشم و تربیت میشم بچه ها اضافه شدن و خدشه وارد میکنن به موضوعات و اوضاع موجود در تربیت شدنهای من! :/
پس خدا شما رو هم حفظ کنه :))
پاسخ:
:))
ممنون اما نه به این صورت، یه کم در تغییر کمک کنه! :))
الان جوابتو خوندم اتاقم رو نگاه کردم فهمیدم شوهرم باید چند سالی صبر کنه :)) 
پاسخ:
:))
درست میشه. نگران نباش :))
الان مستر بخواد زیر این پست کامنت بذاره چی میگه به نظرتون؟ :)
پاسخ:
میگه آخی! و چندتا باید و نباید میگه برای مدیریت اوضاع!
چون اینو بهش گفته م و همینو گفته!
اما اگه ناشناس بنویسه نمیدونم چی میگه! :/
۲۶ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۵۲ صـــا لــحـــه
یه کتاب بگم برای این مشکل، قول میدی بخونی؟
پاسخ:
هروقت به دستم برسه بله! با کمال میییل ^_^
:))))
پاسخ:
:)
انگار پستت از زبان من بود
پاسخ:
آخ آخ! بخش کفاره رو موافقی؟ :((
۲۶ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۱۸ صـــا لــحـــه
کتاب جادوی نظم
نرم افزار طاقچه داره
:)
معرکه است!
پاسخ:
حتما میخونم. ممنون از معرفی مهربانانه ت ^_^
سلام:)
خونه داری سخته
+خداقوت:)
پاسخ:
سلام. خییییییلی!
عذابِ واقعه واقعا! :/
۲۶ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۰۴ مردی بنام شقایق ...
اصن خونه که بچه تو باشه و ریخت و پاش نباشه که خونه نیس :))))

البته به شرطی که تو چش و چارمون و زیر پامون نره 

+
چشمها را باید شست
صورت مسئله را هم باید پاک کرد :)))
پاسخ:
آخه همه جاش شلوغه! فقط تقصیر بچه ها نیست! درد اینه!
خونه ما هم دقیقا هر روز همین وضع رو داره 
من شبا بهشون میگم باید قبل از خواب جمع کنن و مدتیه که قبل خواب و قبل اومدن باباشون به خونه همه رو از تو هال جمع میکنن همون شکلی پرت میکنن تو اتاقشون /:
باز بهتر از اینه که جلوی چشمم رو اعصاب باشه 
برات آرزوی صبر دارم (:
پاسخ:
:))
آره دقیقا بچه های منم پرت میکنن تو اتاقشون :))
ولی دردم اینه که مثلا آشپزخونه هم مدتیه اصلا جمع نمیشه! :/
یعنی فقط تقصیر بچه ها نیست.
۲۷ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۴۵ پیـــچـ ـک
سلام
وضعیت منم همینه. از صبح تا شب توی خونه ماراتن میذارم که فقط وضع خونه ثابت بمونه. وگرنه با سرعت نور به سمت قهقهرا میره.کافیه دمی خونه رو ول کنم، وضعی آشفته و اسف بار شکل میگیره.
تازه حالا فکر نکنی خونه من خیلی تمیز و مرتبه ها!
همین دیروز پنجشنبه اینقدر راه رفتم و کار کردم شبش سرگیجه داشتم! با این که توی خونه ما هیچ کس به معنی واقعی کلمه بی نظم نیست. همه تقریبا کمک میکنن.
نمیدونم چاره ش چیه.... ادامه این وضعیت منو داره اذیت میکنه.
فقط میدونم که روال و روند ثابت رسیدگی بهتر از افت و خیز در انجام کاراست. همین.
پاسخ:
سلام. چه درد مشترکی :)
آره وضع ما هم همینه و راستش اساسی کلافه م کرده :((
واای منم حس کردم این پست رو خودم نوشتم!!

میدونی من یه چیزی در مورد خودم کشف کردم. اینکه بی نظمم اما ذهنم به شددت به نظم حساسه. دیدم کسایی رو که خیلی منظم نیستن.چه خودشون چه بچه هاشون اما بی نظمی داغونشونم نمیکنه. باز اونا راحتترن. از وقتی به این کشف!! در مورد خودم رسیدم کار خاصی نمیکنم فقط میفهمم چرا حالم اینقدر بده بعضی روزا! 
یه کشف دیگه م هم این بود که خونه کثیف رو نمیتونم تحمل کنم و خب خیلی هم زشته اما خونه نامرتب رو چرا میتونم. یعنی تفکیک بین کثیفی و نامرتبی. اولی حالم رو به شددت بد میکنه اما دومی کمتر. و در مورد نامرتبی ها هم اونهایی که مرتبط با خودم یا همسرمه بیشتر رو اعصابه و اونهایی که مربوط به بچه م هست کمتر. تازه از بین اون شلوغ کاریهای مربوط به بچه، وسایل خونه و اینجور چیزها که پخش و پلا هست بیشتر آزارم میده تا مثلا اسباب بازیها و لباسهای خودش!!

حالا اینهمه کشفیات غیر از اون فایده اول که گفتم چه فایده ای داره؟؟
اینکه وقتی خونه بازار شام شده، میدونم چیکار کنم و از کجا شروع کنم تا حالم خوبتر بشه!
نگید که کشفیات منو قبلا شما هم کشف کردین که ناراحت میشم😁

پاسخ:
بررسی جالبی انجام دادی و خیلیهاش منطبق بر خصوصیات من بود ولی حقیقت اینه که من وقتی پا میشم خونه رو جمع و جور کنم دوست دارم دو ساعت هم که شده خونه دسته گل بمونه. اما مدتیه اصلا به دسته گل شدن هم نمیرسه چه برسه به بقا در اون حالت.
من فهمیده م که وقتی خونه دست گل نشه مدااام باید برای حفظش در سطح نرمال بدو بدو کنی! فقط وقتی دسته گل میشه به ثبات نظمی میرسه. منظور اینکه آشپزخونه ای که همه جاش خوب و مرتبه اما دسته گل نیست تا چشم به هم بزنی بازم شلوغ میشه اما وقتی دسته گل شده(در حد اومدنِ مهمون رسمی) حتی گذاشتنِ یه سری ظرف کثیف یا هرچیزی باعث حس شلوغیش نمیشه!
نمیدونم متوجه شدی چی میگم؟
الان زندگی من مدتهاست به وضعیت نرمال نظمی میرسه اما بقایی نداره چون دسته گل نمیشه! هرچی می دوم دسته گل نمییییششششهههههه و هی باید بدوم که در سطح نرمال بمونه که کار سختیه:((
تا حالا بهش این جوری فکر نکرده بودم. بیشتر به جنبه جهادیتش فکر می کردم، تیر و ترکش و این حرفا. ولی خوب اگه واقعا کفاره باشه بیشتر می پسندم
پاسخ:
هههه ههه! ان شالله که هست. :))
منظورم این بود که اینقدر برات سخته؟ مثل من؟ آخه بعضیا کار خونه رو دوست دارن اما برای من مکافاتیه!
۲۷ مرداد ۹۷ ، ۱۰:۳۴ زهرا سادات

اخ اخ گفتی

و من اعصابم میریزه بهم

یعنی هر چی میخوام خودمو بزنم به بیخیالی نمیشه که نمیشه که نمیشه!

و خوب نتیجه اش میشه داد و بیداد سر بچه ها ....

پاسخ:
آخ آخ آخ.. چقدرم بده و منم هم دردم  :(
۲۷ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۴۵ مامان محمدمهدی
منکه فقط ٥ شنبه ها خونه تمیز میکنم و در طول هفته بی خیالشم
البته حضورمون هم تو خونه در طول هفته فقط واسه ی خوابه
ولی الحق بچه هام خیلی رعایت میکنن
ولی با اون جنبه کفاره گناهان گفتنت خیلی خندیدم:))
پاسخ:
به نظرم میاد خونه تون غالبا مرتبه. :)

😁 شاد باشی همیشه. :)
۲۸ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۱۴ ŇãşíМ ĶĥăŅŭМ
بعضی روزا تا شب میشینم فقط به هم ریخته شدنه خونمو نیگا میکنم 

شب قبل از رسیدن شوهرم همه چیو برق میندازم که فک نکنه بی نظمم.. 

چون گاهی واقعا خسته میشم از تکرار ..
 هرچند وقتی خونه رو مرتب میکنم یا ظرف هارو میشورم یه انرژی مثبت درونی دارم
 یه حس خوب و از حالت دمقی در میام.. 


اما انجام امور خونه واقعا خسته کننده ست.. خدا به شمام قوت و توان بده ان شاء الله :)
پاسخ:
اره منم اگر مرتب کنم پر از انرژی مثبت میشم اما به هم ریختگیِ همیشگی خیلی رو اعصابه.
بح بح
#درد_مشترک
:دی

@نسیم 
O_o
پاسخ:
واقعا درد مشترک :)

@نسیم :/
آخه نسیم بلاگفایی بود و به خواست من (البته الان که نگاه می کنم میبینم یه کششی به بیان داشته و فقط واسه من ناز می کرد :/ )
اومده بیان
الانم برای اولین باره توی یه وب دیگه میبینمش!

@نسیم
چه پیشرفتی آباجی : ))))
پاسخ:
عجب!
احساس مهم و باحال بودن بهم دست داد :دی
:)
حست الکی نمیگه
مهم و باحالی 😘❤
پاسخ:
همینطوریش خیلی ها بهم میگن خودشیفته! تو دیگه به این حس دامن نزن :)))

ممنون گله.. لطف داری ^_^
۲۸ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۵۳ پریسا سادات ..
ای بابا!!
پاسخ:
هعی!