ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

دموکراسی

دوشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۷، ۱۱:۲۱ ق.ظ

دموکراسی یکی از راه های حکومت است که در آن، انسانِ معمولی قضاوت نهایی آنچه برای او خوب است را خودش به عهده دارد.



+این تعریف جناب گیولیک از دموکراسی خیلی قابل تامله. نه؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۲/۰۶
لوسی می

نظرات  (۲۹)

منظورت از انسان معمولی چیه؟

پاسخ:
یعنی من، یعنی شما، یعنی هرکسِ هرکس!
یک تعریف بسیار ساده و شیرین از دموکراسی!
زمینه ساز آزادی برای حتی انسان معمولی!
پاسخ:
مسیرش که بله خیلی شیرینه ولی به نظرتون نتیجه‌ش چی خواهد بود؟
هم برای خود شخص و هم برای یک اجتماع.
نتیجه‌ی این تفکر از هر دو بُعد قابل بررسی و تامله.
۰۶ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۴۰ محمد فرهمند
دمو از دموس یونانی میاد به معنی مردم و کراسی هم یعنی حکومت. در کل دموکراسی یعنی حکومت مردم بر مردم یا همون مردمسالاری
پاسخ:
ممنون ولی الآن منظورتون مخالفت با این تعریف بود یا برای تکمله این رو فرمودید؟
خب دقیقا اشکال اساسی ای که به دموکراسی میشه گرفت و من همیشه میگم دموکراسی یه چیز به درد نخور و مخرب برای جوامع انسانیه، اینه که مثلا رای منه کمترینه بی سواد و از همه جا ناآگاه و افتاده رو موج و نادون و جهت دار و عقده ای و دزد و قاتل و شیاد و خود خواه و جاسوس و وطن فروش و هر هرز و باطلی با کسی که یه دنیا معلومات و فهم و درکه یکیه و این اصلا درست نیست.

خدا با اون خداییش واسه بهشت و بهشتیاش هم طبقه و درجه و بالاشهر و پائین شهر تعریف کرده، معلومه که نظر من با نظر یه آدم اندیشمند و عمیق و روشن یکی نیست!

و این توضیح رو هم بدم که الان مجبوریم به این امر تن بدیم به خاطر مصلحت هایی و الا دیکتاتوری تر از دموکراسی من ندیدم، تو دموکراسی مربوط اسیر حماقت و تحمیقن که از رسانه بر ایشون قالب شده و جالبه که به این تحمیقشون خوشنودن ولی تو دیکتاتوری های مرسوم اصلا اینطوری نیست، مردم میدونن که یه نفر هست که بالاسرشونه و خیال نمیکنن که رای دادن! لااقل آگاهن !

مسآله آزادی رو هم از این بعد میشه تحلیل کرد و نشون داد اون چیزی که از آزادی، حقوق بشر و از این عناوین قشنگ داره بهره برداری میشه عملا تحمیق همون مردمیه که به اسمشون دارن سنگ ها به سینه میزنن!

بازم تأکید میکنم مشکل اصلی این عناوین اینه که یه عده باورشون میشه که این ها براشون ارزشه در حالی که عملا آزادی هیچ ارزشی برای انسان قائل نیست، همینطور دموکراسی و اون چیزی که ارزش داره رسانه و قدرت رسانه ایه که مسیرهای آزادی و دموکراسی و از این قبیل رو ریل گذاری کرده و توی انتخاب کننده و توی مردم راهی جز اونی که بهت نشون دادن و برات درست کردن نداری و تو راضی و خوشنودنی که آزادی مثلا لخت شی، با همجنست شبا همبستر باشی، خدا رو انکار کنی، پیامبرش رو مسخره کنی و ... ولی اگه بخوای به همون اصول قدرت های رسانه ای بتازی و اعتراض کنی باید کور بشی و باتوم رو سرته .... حالا به من بگید این عین حماقت و اسارت نیست؟؟/
پاسخ:
چه جالب. یه پست دیگه در ادامه این دارم دقیقا حرف شما رو میزنه :)

+بعد از ویرایش و ادامه‌ی کامنتتون:
البته دموکراسی واقعا برای متفکرینشون ارزشه ها! واقعا برای رسیدن بهش تلاش میکنن ولی خب نتایج عملی فعلا برعکس خواسته‌هاشون بوده این روزها! شاید چون همیشه یه بازی سیاسی هم در جریانه و متفکرین اوضاع رو به دست ندارن.
بنظرم نتیجه دموکراسی برای یک اجتماع بستگی به فرهنگ و تفکر زمینه ای اون اجتماع داره. یعنی قبل از رسیدن به دموکراسی باید حداقل زیر بناهای یه جامعه دموکراتیک موجود باشه.
اگه این شرط برقرار بشه ،بدون شک حقوق شهروندی و قانون مندی و قانون مداری در جامعه شروع به جریان میکنه.در نتیجه رشد این حقوق ، آزادی به ارمغان میاد.

اما نتیجه ای که مد نظر شماست به راحتی میشه از انواع  دموکراسی که تو کشورای مختلف موجوده، متوجه شد.شاید اگر زیاد این جست و جو و تحقیق رو انجام بدیم میبینم دموکراسی یه عامل بازدارنده هم بوده در برخی موارد.اما برای یک جامعه دیکتاتور زده و قدرت محور ، در ابتدا فقط دموکراسی میتواند زمینه ساز رشد و پیشرفت باشه بنظرم.
پاسخ:
به نظرتون چه زیرساختی میتونه نتیجه مثبت دموکراسی رو برای فرد و جامعه تضمین کنه؟
البته قانون‌مندی خودش قدری از محدودیتِ دموکراسی رو داره ها! ولی خب قبول دارم که یک جامعه ناگزیر از قانون گذاریه.
۰۶ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۴۶ محمد فرهمند
گیولیک رو نمی شناسم. اما این واژه از زبان یونانی اومده. می خواستم معنی اصلیشو خدمتتون عرض کنم . کلاً حکومت یونان دموکراسی بوده. البته یونان باستان.
پاسخ:
گیولیک آدم مشهوریه تو این صحبتها. البته در رشته‌های تخصصی خودش. 
ولی تا جایی که من میدونم یونان باستان دموکراسی نداشته! دموکراسی از اندیشه فلاسفه یونان آغاز شد ولی از ابتدا در حکومت یونان شکل نگرفت. هرچند که اونها هم بعدها به حکومت مشروطه روی آوردن.
۰۶ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۵۰ محمد فرهمند
من برعکس ایشون (یک مرد) فکر می کنم بهترین نوع حکومت دموکراسی ه. چون قدرت تو این نوع حکومت محدوده. یونان با اون همه فیلسوفش حکومتش بهترین نوع حکومت بوده. 
پاسخ:
به نظرم اون لیبرالیسمه که قدرت حکومت رو محدود میکنه. دموکراسی قدرت رو تقسیم میکنه و حکومتی کاملا مقید به قانون و رویه‌های مشخصه.
+البته این درسته که وقتی قدرت تقسیم میشه، قدرت هر نهاد در اصل محدود شده. قبول دارم.
ولی اینکه دموکراسی بهترین نوع حکومت باشه باید بگم  حکومت دموکراتیک لزوما نتیجه‌ی مثبت ایجاد نمیکنه. چون شاید خردِ جمعیِ مردم با مسیر درست و نتیجه‌ی مثبت ناسازگار باشه. موافقین؟
منم دیروز یه جمله گفتم به دوستم.

هر حکومتی که بخواهد زبان زور را کنار بگذارد به یک فلسفه نیازمند می‌شود.

+ درسته؟
پاسخ:
یعنی اونهایی که نمیخوان زبان زور رو کنار بذارن فلسفه ندارن؟
اتفاقا موضوع همین متفکرینی هستن که یه چیز رو برات با ارزش جلوه میدن

دموکراسی غایت آمال این متفکرینه
آزادی هدف عالیه انسانی مطرح میشه

مخصوصا تو تفکرات اومانیتسی، اساسا آزادی یه اصله و فرعیات مربوط بر پایه تحقق همین اصل شکل میگیره.

موضوع اینه که دموکراسی ذاتا" چیز درستی نیست، کأنّة آزادی ذاتا" هدف و غایت آروزهای بشر نیست؛ ولی ممکنه بگند که دموکراسی امر اجتناب ناپذیر تمدن بشریه، این ادعا خب جای بحث داره، و اینکه الان در عمل دموکراسی داره درست پیش میره یا نه هم اصلا موضوع عرضم نبود.

این رو هم اضافه کنم با یه مثال البته، این آفت مهلک دموکراسی تو همه رژیم های دموکرات هستا، هم تو انتخابات الکترال امریکا میتوینم ببینیم هم تو انتخابات جمهوری اسلامی پاکستان، هم به لحاظ شکلی و هم ماهوی هر دو در مسیری حرکت میکنن که متفکرین اون امر برای اراده انسانی تو انتخاب مسیر خودش قائلن، واسه همینه که میگم اصل نیت و پیشفرض ذهنی اون متفکرین غلطه که نتایج غلط اینچنینی به بار میاره...

مادامی که متفکری برای هر فردی یه وزنی قائله، هر فردی رو فارغ از وزن انتخاب گرانه ش آزاد میذاره که هر انتخابی بکنه پس دیگه اساسا نمیتونه حکم درست و نتیجه درستی صادر و منتشر کنه. پیش فرض غلطه، خانم مهندس پیشفرض، نتایج پیشکش!

+ این تحلیل ها و دغدغه ها نتیجه ذهن یه مهندسه، روزتون مبارک. :)
پاسخ:
فکر میکنم بیشتر دارین رو لیبرالیسم مانور میدین تا دموکراسی.

+واااقعا ممنونم شما اولین کسی هستید که امسال منو مهندس تصور کرد :)
اگر شما هم مهندس هستید روز شما هم مبارک :)
قضاوت نهایی ینی بعد از شمردن آرای افراد؟
اگه مساوی بود چی؟
پاسخ:
موقع رای دادن. :)
البته کامنتت بیشتر در مورد ساز و کارهای پیاده‌سازی دموکراسیه.
همان چیزی که به نوعی در خود دموکراسی نهفته است. آزادی بیان ومطبوعات واحزاب.
به باور رساندن عامیت مردم به اینکه میتونن به یک آگاهی نسبی سیاسی اجتماعی حقوقی خود برسن.یعنی مبارزه با معنای کلمه عامیت . حالا با نبود دموکراسی چجوری میشه به این دموکراسی رسید و این آگاهی رو تزریق کردرو با یک مصداق آشنای ایرانی رو براتون شرح میدم.
شروع موج مشروطه خواهی در ایران و ملی شدن صنعت نفت که چیزی جز نتیجه یک جریان مشابه با مردم سالاری هر چند موقت ،نبود.یعنی از دموکراسی به دموکراسی رسیدن.

یک رکن دموکراسی آگاهی عموم هست.حالا این اگاهی چگونه به دست میاد در وهله زمینه سازی آگاهی بنظرم اصلا مهم و معین نیست.مهم مقصد و هدف هست.و الان داریم همین رو در جامعه خودمون متوجه میشیم که نرخ آگاهی هر چند ناچیز ، اما رو به رشده. حالا چطور ؟ آگاهی ناشی از رنج و ظلم.
پاسخ:
اوهوم.. قبوله. ولی چند تا سوال از تعریف شما پیش میاد.
اینکه کی باید آگاه‌سازی مردم رو به عهده بگیره؟ و حقوق اجتماعی و سیاسی رو کی تعیین میکنه؟ و همچنین احساس ظلم! کی باید بگه که ظلم دقیقا چیه؟ آیا هر رنجی ناشی از ظلمه؟
۰۶ اسفند ۹۷ ، ۱۲:۴۴ پیـــچـ ـک
سلام
سر و تهش چیز دیگه اضافه نکرده بود؟
حس میکنم دیدگاه شخصیش رو هم ارائه داده.

هرچند ممکنه نتیجه دموکراسی تلخ باشه ولی به نظرم عادلانه ست.
خود دموکراسی عادلانه ست نه الزاما نتیجه انتخاب های آزاد در بستر دموکراسی. 
پاسخ:
سلام. نه همین بود البته قطعا تو متن منتشره‌ش توضیحاتی هم داده.
 اندیشمندان غالبا نظرها و برداشت‌های شخصی خودشون رو گزاره می‌کنند.
معنای مد نظرت از عادلانه بودن همون مساوات و برابری حق تعیین بین آدمهای جامعه است؟
آیا این عدالت در جمهوری هم صادق نیست؟
سلام علیکم
شاید مطالب موجود در لینک‌های زیر و نظرات مربوط به آن‌ها نیز مفید باشد:
http://301040.blogsky.com/1389/05/25/post-559/
http://301040.blogsky.com/1389/05/27/post-560/
http://301040.blogsky.com/1390/04/21/post-706/
پاسخ:
سلام.
ممنون خوندمشون.
ولی ایراداتی که وارد کردید در مورد جمهوری هم صادق بود. نبود؟
فرق جمهوری و دموکراسی چیه که این خوبه و اون بد؟
اولا لیبرالیزم یه جریان نظری و فلسفی است که دموکراسی یکی از خروجی های خام و یک سویه ی این این جریانه، در خصوص اداره حکومت ها.

 اتفاقا لیبرالیسم به لحاظ نظری خیلی قابل دفاع و تأمله بر عکس دموکراسی که به جهت گریزناپذیری ممکنه تحمیل بشه؛

در راستای نظر دوستمون آقای فرهمند اتفاقا ایراد اصلی این نوع روش حکومت داری همین محدودیتشه، فقط موضوع اینه که قدرت محدوده به قدرتمندان نه عامه مردم، هر چند عامه مردم ظاهرا در تقدیم قدرت به قدرتمندان نقش دارن ولی نهایتا قدرت محدود میشه به اربابان قدرت.

+ ممنون، بیشتر از اینکه مهندس باشم،‌مهندسی رو دوست دارم :)
پاسخ:
نه اینطوری نیست. لیبرالیسم خیلی خیلی مدرن‌تر و جدیدتر از اندیشه‌ی حکومت دموکراتیکه.
دموکراسی خروجیِ لیبرالیسم نیست.

+ تو حکومت‌های دیگه قدرت دست چه کسانیه که که تو دموکراسی دست اربابان قدرته؟
اقای فرهمند گفتن بهترین نوع حکومت از نظرشان دموکراسیه. به نظر شما بهترین نوع حکومت اگر دموکراسی نیست پس چیه؟
بله یا فلسفه  ندارن یا دوام ندارن
از فلسفه بعنوان ابزاری برای مشروعیت بخشی به حکومت خود استفاده می کنند.
یعنی به جای اینکه خودشون رو بر مردم تحمیل کنند فلسفه شون رو بر مردم تحمیل می کنند.

این مطلب مرتبط رو هم ملاحظه کنید:

http://fiish.blog.ir/post/707
پاسخ:
معنای مدنظر شما از "فلسفه داشتن" رو متوجه نمیشم.
چون فکر میکنم تمام حکومتهای تاریخ فلسفه‌شون رو بر مردم تحمیل کردن. مثلا حکومت شاهنشاهی خودمون بی‌فلسفه بود؟🤔
لیبرالیسم یک نوع تفکره، نظریه است، اما دموکراسی یک نوع روش و اسلوبه، این دلیلی بر تقدم و تأخر هر کدوم نمیتونه بده،  مثلا پرواز همیشه بوده، حتی تو انسان های اولیه هم بوده ولی علم هوافضا خب تازه شکل گرفته و ما الان بر اساس خروجی علوم هوافضا پرواز و پریدن رو تعریف و تبیین میکنیم، دموکراسی هم همینه، بوده ولی الان در قالب لیبرالیزمه که داره تبیین میشه....

تو حکومت های دیگه ادعای تفویض قدرت به مردم ندارن، خیلی مستقیم و آگاهانه و مشخص میگن که مردم ما شاهیم، ما سلطانیم، ملکه ایم و حکومت با ماست و برای ماست و مردم رو احمق نمیپندارن و گول نمیزنن که شما همه کاره قدرت هستین. و مشکل من دقیقا همین کور کردن مردم و احمق شدنشونه که بقیه سواری هایی که میتونن رو میگیرن!

تمام حرفه من اینه، دموکراسی یه دروغه تحمیق کننده است، که رضایت کور و احمقانه مردم رو هم ممکنه در بر داشته باشه ولی حکومت های غیر دموکرات لااقل این حماقت رو برای مردمش قائل نیست.

و این یعنی ارزشی برای مردمش قائله و احمق فرضشون نکرده...
این حداقل تفاوته.

خب بهترین نوع حکومت دموکراسی نیست، ولی یادتون باشه همین دموکراسی شیوه ی گریز ناپذیریه که ناچاریم انجامش بدیم، ولی دموکراسی به این خامی و مطلق به شدت امر مهلک و خطر ناکیه، به دلایلی که عرض کردم و یا فرصت بیان مبسوطش پیش نیومده.

 
پاسخ:
ما حکومتهای دموکراتیک غیر لیبرالی هم داریم. و حکومتهای لیبرال دموکرات هم داریم.
حالا این بخشش مهم نیست.
بله همون جمله‌ای که جناب"در جستجوی حقیقت" از فلاسفه نوشتن.
۰۶ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۰۷ ... به دنبال حقیقت ...
و سوال این جاست که این انسان و انسان های معمولی تا چه حدی به صلاح امور خود آگاهی دارند؟

.............

#همینجوری_نوشت

فکر می کنم از سقراط باشه این جمله که...

دموکراسی می تواند به سلطه و زورگویی اکثریت بدل شود (نقل به مضمون)

و این جمله از چرچیل که:
دموکراسی بدترین نوع حکومت است...اما هنوز بهتر از آن هم نیامده است.

پاسخ:
بله دقیقا. همینجوری نوشتتون خیلی مرتبط دراومد! :)

جملات جالبی بود :)
شما متخصص همین مسایل هستین دیگه. نه؟
کدوم حکومت واقعا سردمدار دموکراسی میتونه باشه به نظر من آمریکا خودش نوعی از جمهوریه! اصلا اینطوری بپرسم که فرق دموکراسی و جمهوری چیه؟
وبلاگتون عالیه
پاسخ:
تو پویش موثرترین وبلاگها اسممو بنویسید:)
شما حس میکنم سعی دارید منو به یه بن بست بکشونید (:
ولی خودمونی بگم. انقدر دنبال کی و چه کسی نباشیم.
همه چیز میتونه از شخص(فرد) و  چند جرقه کوچیک شروع بشه.
پاسخ:
نه نه. من چنین قصدی نداشتم و ندارم و موضعی هم برای حرف جناب گیولیک اتخاذ نکردم، ولی با این کامنتتون نظرم رسید که احتمال میدید به زودی به بن‌بست برسید! 🤔
بله همه‌چیز از اشخاص شروع میشه ولی جهت جرقه‌ها خیلی مهمه 😊🙄
حالا شما که حامی دموکراسی هستید به من میگین چرا دموکراسی رو بر جمهوری ترجیح میدین؟
نه متاسفانه یا خوشبختانه داریم خوب پیش می ریم فکر نکنم به بن بست بدتری نسبت به چیزی که الان توش هستیم بخوریم.

و اینکه من هنوز موضع اختیار نکردم و خیلی هم در بند این مواضع نیستم و مسلما حامی مطلق دموکراسی هم نیستم. بلکه فقط مایل به استفاده از هرآنچه هست ، هستم.معمولا هم از ذهنیت های خودم هم صحبت نمی کنم.اینم از این.

این سوال شما که انقدر اصرار دارید جوابشون از دهن دوستان هم بشنوید چیزی نیست که بشه به راحتی نوشت ازش.مخصوصا یکی مثل من که آنچنان اطلاع دقیق و مطالعه ای ندارم. ولی این سوال اصلا جای تعجب داره. دموکراسی یک روش حکومت داری است که میتونه در قالب هایی که یکی از اون ها جمهوری هست جای بگیره.کما اینکه جمهوری چیزی جز یک حکومت داری غیرسلطنتی نیست که بهترین نوع آن هم جمهوری های دمکراتیکه ! که اونم در جوامع غربی فقط موجوده.

جمهوری یک قالب خالی برای نبود یک حکومت سلطنتی یا دیکتاتوری هست.هیچ چیز خاصی نداره.این قالب خالی عموما با اقتدارگرایی ، نظامی گرایی ،  تک حزبی محوری پر میشه. یعنی جمهوری جدا از دموکراسی هیچ معنایی ندارد. اما دموکراسی نیازی به جمهوری ندارد.
پاسخ:
خیلی ممنونم که حوصله کردین، وقت گذاشتین و تو صحبت‌ها شرکت کردین و به اصرارهای من برای شنیدن جواب از دهن دوستان لبیک گفتید. :) :دی
تعریف نهاییتون از تفاوت دموکراسی و جمهوری جالب بود. 
خیلی متشکرم.
خواهش میکنم (:
خوب شد تموم شد هرچه جلو تر میرفتم سوالا سختر میشد ((:
یک سوالم من بپرسم.گرایش خودتون بیشتر به کدوم ایدوئولوژی هست ؟کدوم وری هستین اصلا؟
پاسخ:
آره دیگه دلم به رحم اومد :))
تو نوع حکومت؟ نمیدونم واقعا! مدتیه به لطف یک دوست دارم چیزهای جالبی و عمیق‌تری از نحوه مدیریت دولتی و نظام‌های حکومت میخونم تا ببینم موضعم چی میشه :)
بله پهلوی هم داشت ملت سازی میکرد.
تم سنتی هم داشت برای حفظ نظام شاهی
پاسخ:
خیلی ناامیدکننده است اگه بگم اصلا متوجه منظورتون نمیشم؟
سلام علیکم
نویسنده‌ی مطالب من نیستم و طبعاً ایرادها را من وارد نکرده‌ام. فکر نمی‌کنم جایی در مطالب اشاره شده باشد که آن ایرادها به جمهوری وارد نیست و یا ادعا شده باشد که یکی خوب است و دیگری بد.
پاسخ:
سلام. بله درست میگین. جایی این موضوع نوشته نشده بود. من خودم تعمیمش دادم.
مطلب همین است.
پاسخ:
همین که من متوجه نمیشم؟
۰۷ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۱۱ محمد فرهمند

با کمال معذرت باید عرض کنم که یونان در دوران باستان از چند دولتشهر تشکیل شده بود که البته دو تا دولتشهرش از همه مشهورترند: یکی آتن و دیگری اسپارت. در هر دو تای این دولتشهرها و کلاً در همه ی دولتشهرهای یونان یه نوعی دموکراسی وجود داشته. در آتن کسانی به قدرت می رسیدند که رأی اکثریت جامعه رو داشتند (البته بردگان و زنان فاقد حق رأی بودند) .

هر کس علیه این دموکراسی قیام می کرد و به نوعی دیکتاتور بود به نام تیرانت شناخته می شد. در دوران جمهوری روم هم همین منوال برقرار بود. حکومت روم در دست دو کنسول بود که از طرف مردم انتخاب می شدند. اونم فقط برای دو سال زمامداری.

پاسخ:
واقعا؟ من نمیدونستم‌. ممنون که اطلاعاتتون رو به اشتراک گذاشتین.
۰۷ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۱۵ محمد فرهمند

لیبرالیسم یعنی حکومتی که در اون آزادی های فردی لحاظ شده باشه. اما دموکراسی شیوه ی تعیین حاکمان رو معین می کنه. یعنی می گه یک طبقه نباید حاکم باشند. همه ی مردم باید با رأی خودشون در سرنوشت خودشون شریک باشند. دموکراسی یعنی شیوه ی متضاد شاهنشاهی که در ایران باستان رواج داشت. یونانیان به خاطر مخالفت با شیوه ی مملکتداری ایران باستان در جنگ های ایران و یونان این همه جانفشانی می کردند .

 

پاسخ:
اوهوم. ممنونم از توضیحاتتون.
۱۱ اسفند ۹۷ ، ۱۰:۱۲ ... به دنبال حقیقت ...
فقط یک عدد " من" می تونست پاسخ سوال تون رو این همه روز به تاخیر بندازه تا بره دانشگاه دنبال کتاب بایسته های حقوق اساسی تا عینا از روی کتاب براتون بنویسه و مستند حرف بزنه!
و رفت...
و کتاب رو گرفت...

...
 ارسطو تقریبا برای اولین بار این تقسیم بندی ها رو مطرح می کنه.
از نظر ارسطو سه نوع حکومت قابل تصوره
حکومت فردی
جکومت گروهی معین
حکومت جمعی توسط همه ی مردم

و هر کدوم از این انواع حکومت دو شکل خوب و بد پیدا می کنند.
مثلا شکل خوب حکومت گروه معین میشه آریستوکراسی و از نظر ارسطو یعنی این که سررشته ی امور در دست نخبگان جامعه باشد.
شکل بدش هم میشه الیگارشی مثلا. یعنی حکومت یک گروه فاسد.
شکل خوب حکومت فردی میشه حکومت سلطنتی است و شکل فاسد آن می شود خودکامگی یا تیرانی که در اون پادشاه از قدرت به نفع خودش سوء استفاده می کنه.
اما در خصوص حکومت همه ی مردم ارسطو میگه شکل خوب این نوع حکومت، جمهوریه و اتفاقا دموکراسی شکل فاسد حکومت جمعی مردمه!
یعنی حکومتی که به جای استقرار حکومت عدل و قانون، به سمت استبداد رای اکثریت سوق داده می شن و مصلحت عام فدای نظر اکثریت میشه.

این یه خلاصه ای از بحث بود.
راستش حکومت جمهوری به این معنا که گفتم توی ذهن خودم نیست...چون مثلا توی انگلستان احزاب هستن و قدرت مند هم عمل کردن در سرشکن کردن قدرت ولی آخرش می بینیم خیلی وقتا چه اون جا چه این جا چه توی آمریکا منافع حزبی و منفعت اکثریت مردم غلبه پیدا می کنه بر مصلحت کل جامعه.

پاسخ:
فقط یک عدد "شما" میتونه اینقدر دغدغه‌مند و متعهد به دنبال جواب یک سوال‌کننده بره. خیلی ممنونم بابت وقتی که گذاشتین. خیلی خیلی :)
ان‌شالله خدا به علمتون برکت بده. این متن شما رو باید دقیق بررسی کنم.
۱۱ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۰۵ ... به دنبال حقیقت ...
برای مطالعه ی بیشتر می تونید رجوع کنید به همین کتاب:
بایسته های حقوق اساسی
دکتر سید ابوالفضل قاضی «شریعت پناهی»
پاسخ:
خیلی ممنونم. هر کدوم از این مدل ها رو شرح و بسط داده؟
۱۱ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۲۶ ... به دنبال حقیقت ...
بله
گفتار پنجمش به انواع رژیم هیا سیاسی اختصاص داره
گفتار هفتم هم به تفکیک قوا و رژیم های ریاستی و پارلمانی و تشریح حکومت های فدرال مثل ایالات متحده و ...می پردازه.
ترجیحا از کتابخونه بگیرید.
پاسخ:
خیلی ممنونم.