نسل پسابرجام!
با یه سری آدم از تخصصهای مختلف قراره یه کاری رو شروع کنم که هنوز معلوم نیست شدنی باشه. اما خیلی خیلی دوست دارم واردش بشم و به اذن دخول نیاز دارم و البته خیلی هم تخصصی نیست برای من، ولی خیلی دوستداشتنیه...
بگذریم.
یه آقای دکتری تو گروه هست که برای بچههای کارشناسی یه سری مباحث اسلامی رو درس میده. هربار که بحث گروه تموم میشه از چالشهای تدریسش میگه. از اینکه چقدر شگفتزده شده از این موضوع که یک دانشجو تو چشماش نگاه کرده و گفته من به سکولاریسم اعتقاد دارم! :/
یا یکی که اصلا خدا و یا اسلام رو قبول نداشته!
از این حجمِ بیخبریِ یک استاد مملکت از وضعیت جامعه که بگذریم امروز پرسید به نظرتون با دانشجویی که از اول تا آخر کلاس اون ته میشینه و با موبایلش مشغوله و تو هیچ فعالیتی مشارکت نمیکنه چه باید کرد؟ یا با دانشجویانی که هییییچ حدی از حجاب رو رعایت نمیکنند چه کار باید کرد؟
نظر شما چیه؟
+من گفتم اولاً این پیشفرض که همهی مستمعین شما مسلمان هستند رو از ذهنتون خارج کنید و از ابتدا و از چالشهای کلیدی اعتقادی شروع کنید. یک پرسشنامه طراحی کنید و میزان اعتقادات بچهها رو بسنجید و درس رو بر اساس اون پیش ببرید. اصلاً از خدا شروع کنید. از یکی از بچههای بیاعتقاد به وجود خدا بخواید که دلایل و استدلالات نیهیلیستها و آتئیستها رو تو کلاس ارائه بده. و برای چیزی مثل حجاب در ابتدای امر فقط و فقط از قانون مایه بذارید. بعد کم کم اگر نیاز بود (که به نظر من نیاز نیست)به استدلالات عقلی برای حجاب برسید. به قول جناب ن.ا حجاب چیزی نیست که برای اثبات حد نرمال و معمولش نیاز به مایه گذاشتن از وحی داشته باشیم.
حالا نظر شما دوستان چیه؟ این بنده خدا رو یاری کنید.