ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

نسل پسابرجام!

يكشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۷، ۰۹:۴۶ ب.ظ

با یه سری آدم از تخصص‌های مختلف قراره یه کاری رو شروع کنم که هنوز معلوم نیست شدنی باشه. اما خیلی خیلی دوست دارم واردش بشم و به اذن دخول نیاز دارم و البته خیلی هم تخصصی نیست برای من، ولی خیلی دوست‌داشتنیه...

بگذریم.

یه آقای دکتری تو گروه هست که برای بچه‌های کارشناسی یه سری مباحث اسلامی رو درس میده. هربار که بحث گروه تموم میشه از چالشهای تدریسش میگه. از اینکه چقدر شگفت‌زده شده از این موضوع که یک دانشجو تو چشماش نگاه کرده و گفته من به سکولاریسم اعتقاد دارم! :/

یا یکی که اصلا خدا و یا اسلام رو قبول نداشته!

از این حجمِ بی‌خبریِ یک استاد مملکت از وضعیت جامعه که بگذریم امروز پرسید به نظرتون با دانشجویی که از اول تا آخر کلاس اون ته میشینه و با موبایلش مشغوله و تو هیچ فعالیتی مشارکت نمیکنه چه باید کرد؟ یا با دانشجویانی که هییییچ حدی از حجاب رو رعایت نمیکنند چه کار باید کرد؟

نظر شما چیه؟


+من گفتم اولاً این پیش‌فرض که همه‌ی مستمعین شما مسلمان هستند رو از ذهنتون خارج کنید و از ابتدا و از چالش‌های کلیدی اعتقادی شروع کنید. یک پرسشنامه طراحی کنید و میزان اعتقادات بچه‌ها رو بسنجید و درس رو بر اساس اون پیش ببرید. اصلاً از خدا شروع کنید. از یکی از بچه‌های بی‌اعتقاد به وجود خدا بخواید که دلایل و استدلالات نیهیلیست‌ها و آتئیست‌ها رو تو کلاس ارائه بده. و برای چیزی مثل حجاب در ابتدای امر فقط و فقط از قانون مایه بذارید. بعد کم کم اگر نیاز بود (که به نظر من نیاز نیست)به استدلالات عقلی برای حجاب برسید. به قول جناب ن.ا حجاب چیزی نیست که برای اثبات حد نرمال و معمولش نیاز به مایه گذاشتن از وحی داشته باشیم. 

حالا نظر شما دوستان چیه؟ این بنده خدا رو یاری کنید.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۲/۱۹
لوسی می

نظرات  (۱۳)

زیاد وارد بحث‌های استدلالی اثبات وجود خدا نشدم. اما تو بحث حجاب به نظرم اثبات اهمیتش بین احکام، یکی از راحت‌ترین‌هاست. به شرط اینکه اولا طرف فن بیان خوبی داشته باشه، ثانیا در وهله‌ی اول اصلا از منظر حکم شرعی بهش نپردازه. حجاب از اون دست احکامیه که اگه از منظر روانشناسانه بهش پرداخته شه خوب تو دلِ اهل منطق میشینه. 


ولی یه سوال از خودتون، شما کتاب/کتاب‌هایی میشناسید که واسه بالابردن اطلاعات خودمون تو زمینه احکام و نظریه‌های اسلامی واسه مواجهه و جواب دادن به شبهات اطرافمون مفید باشه؟ میخوام مطالعه کنم ولی پراکنده یخورده سخته.
پاسخ:
خب تو کلاس قرار نیست حجاب و جداییش ثابت بشه البته. ایشون مشکل داشت که چطور بدون دافعه تذکر بده.و من با شما موافقم. هرچند که گاهی فکر میکنم این نوع اثبات عقلی باعث رسیدن به این حد از حجاب نمیشه.


نه متاسفانه من کتاب و منبع خاصی نمی شناسم. یا الآن یادم نمیاد! بعدا اگه یادم بیاد معرفی میکنم.
۱۹ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۲۸ پیـــچـ ـک
سلام
موافق پیشنهادتم. به نظرم کنفرانس در مورد دلایل پوچگراها یا نظریات دیگه خیلی خوبه.
بعضیا فقط جذب اسم میشن.
پاسخ:
سلام. 
من فکر میکنم اینکه واقعا بدونیم به چی اعتقاد داریم و بنیانِ اصلی اعتقاد ما چیه خیلی مهمه. به قول شما بعضیها فقط جذب اسم و مد میشن.
۱۹ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۲۸ آقای سر به هوا :)
از اونایی که اخر کلاس میشنند یا با گوشی کار کنند درس بپرسه!
همیشه جواب میده:)
پاسخ:
شاید باعث بشه مدتی گوشی رو کنار بذارن ولی اونها رو با کلاس همراه نمیکنه. به نظرم چندبار درس پرسیدن از یک یا چند نفر ضعف استاد رو نشون میده.
یه بار یه استادی به دوستم که به وجود خدا شک داشت گفت استدلالت و برای این شک بیار و دوستم رفت کلی دلیل اورد که خدا وجود نداره
چیزی که قلبن بهش اعتقاد نداشت و چهارپنج سال طول کشید تا دوستم به خودش بیاد ...
با این حرفتون مخالفم
از یکی از بچه‌های بی‌اعتقاد به وجود خدا بخواید که دلایل و استدلالات نیهیلیست‌ها و آتئیست‌ها رو تو کلاس ارائه بده. 
راجب حجابم انقدر حرف زدن لوس شده دیگه
پاسخ:
راستش ماجرای دوستتون رو نمیدونم چقدر درست متوجه شدم! دوستتون رفت استدلال آورد و بعد کافر شد؟ یعنی استاد رو متهم میکنید به خاطر کفر او؟
در هر حال آدم باید بدونه به چی اعتقاد نداره و به چی اعتقاد داره. قطعا نباید کار در اینجا تموم بشه و باید بر سر استدلالات او مجادله کرد. نباید بگیم باشه ممنون خداحافظ. باید از عقیده‌ی او استارت زد و خودش رو با عقایدش نفی کرد تا متوجه بشه به موضوع بی بنیادی دل خوش کرده.
حالا نمیدونم چقدر درست فهمیدم ماجرا رو ولی مطمئن باشید وقتی دوستتون به خودش اومده که به راه جدیدش مطمئن بوده. و اگر استاد اون کار رو نمی کرد شاید همیشه‌ی همیشه تو شکِ دائمی می موند.

+لوس که نشده! اگه لوس بود که اینقدر باهاش مبارزه نمی شد. میشد؟
😐🙄
من پیشنهادی که راهگشا باشه ندارم
اما جان من بهش بگو یکم توی بطن جامعه باشه
مگه اصحاب کهف هست این اقای استاد؟
بگید یکم از حاشیه امن که برا خودش ساخته فاصله بگیره
بقول سهراب چشم هاش رو بشوره،یک جور دیگه ببینه

+اهان فقط بصورت زامبی و موجودات عجیب با این دانشجوها برخورد نکنه.
گارد نداشته باشه 
پاسخ:
آره واقعا خودمم کپ کردم که چطور چیزی نمیدونه!
گارد که نداره، دلش میسوزد ولی به شرط عجیبی از اوضاع بیا برا! :/
این پستت منو یاد یکی از اساتید دوره کارشناسیم انداخت، از اون استادهای باحال که حضورغیاب نمیکرد ولی کلاسش غلغله بود، حتی منِ به اصطلاح مذهبیِ اهل ادعا وقتی باورهامو در مورد خدا به چالش کشید غافلگیر شدم..

پاسخ:
چیا گفت؟ بگو برام اگه یادته. :)
سلام یاد این مطلب افتادم لینک.
با این فرق که اون پست درون مایه طنز داشت.
مطلبتو با خوندن کامنتا و پاسخ شما بیشتر تونستم متوجه بشم. 
"ندانم‌گرایی" مکتبی که برتراند راسل(احتمالا) پایه گذارش بوده. یه نوع خدا ناباوریه. یابه نوعی عدم توان اثبات وجود خدا. این عدم توانِ اثباتِ خدا میتونه بی نهایت زیر مجموعه داشته باشه. عدم توان اثبات احکام خدا . عدم توان اثبات شریعت. و حالا هر چی.
به نظرم درمورد ندانم‌گرایی یه سرچ کنید و مطالعه بفرمایید. فکر میکنم شخص مورد نظر شما دچارش شده. (اصلا شاید برداشتم از مطلبتون غلط بوده باشه)
پاسخ:
سلام. من شخصاً فکر میکنم نمیشه با اثباتها عینی وجود خدا رو ثابت کرد اما میشه دلایل خداناباوران رو نقض کرد. نمیدونم اون دانشجوها به چه دردی مبتلا هستند اما خب مطالعه همیشه چیز خوبیه. به شرط اینکه ظرفیتش وجود داشته باشه!
ممنون بابت معرفی.
+الآن دیدم تعریف ندانم‌گرایی همون جمله‌ی اولیه که من نوشتم! :/
منم ندانم‌گرا شدم؟ :دی
پدر و مادر بسوادی دارم. تیکه کلامشون همیشه به من این بود. ندانم کار. از بس کارای مزخرف و بی معنی و بی نتیجه انجام میدادم.  میگم نکنه اونا این مکتبو با تمام بی سوادیشون میشناختن :D ما کجاییم و نسل قبل کجا؟ (چه ربطی داشت نمیدونم)
پاسخ:
آره الآن دقت کردم که یک اصطلاحه! چه پرمغز هم هست :)
خدا حفظشون کنه براتون :)
نظر من اینه
یا روسریتو درست کن یا پاشو برو گمشو بیرون من حاضریتو میزنم :|

البته این بیشتر میخوره عمل باشه تا نظر :)
پاسخ:
یه استاد داشتیم واحد سخت و البته جذابی رو درس میداد.
از آمریکا اومده بود. به جز جلسه اول، هیچوقت حضور غیاب نکرد و گفت من حضور غیاب نمیکنم. نخواستید نیاید! اما تعداد غیبتتون از حد قانونی فراتر نره. 
بعد از چند جلسه به یکی از بچه‌ها گفت تا حالا دو جلسه غیبت داشتی. از حد مجاز فراتر نره!
با همون حضور غیاب اول اسم همه‌مون رو یادگرفته بود که هیچ، ذهنی حضور غیاب میکرد!

نمیدونم چرا به یاد ایشون افتادم :)
خیلی دوستش داشتم. خیلی.
سلام
پیج آقای محمدرضا جوان آراسته رو توی اینستاگرام بهشون معرفی کنید.بعضی مطالبشون تجربه تدریسشون هست.ایشون در دبیرستان تدریس دینی(که حالا نمیدونم اسمش چیه! ) دارن و روشهاشون هم جالبه. شخصیت خودشون، میزان آزاداندیشی و سعه صدرشون، میزان اطلاعات و نحوه ارائه شون جالب و جذابه. از نزدیک دیدم و میگم. 
آیدی شون اینه: mrarasteh
پاسخ:
ممنونم بابت معرفی حتما میرم سر میزنم. :)
استادها و معلمها خیلی کم به جذابیت روشهای ارائه فکر میکنند معمولا. اولا باید خیییلی پر باشن و مطالعات به روز داشته باشند و از مسائل روز مثال بیارن برا درسشون مخصوصا از دغدغه های مخاطبشون.مخصوصا اونایی که به زبون آورده نمیشه خیلی.
طرف مقابل وقتی میبینه استاد داره از چیزی حرف میزنه که توی دل اونه، خب دوست داره گوش بده
از طرفی روشهای ارائه.خیلی خشک و بی روح.بعضا پشت تریبون میشینن و یه ریز حرف میزنن.منم باشم گوش نمیدم. نه یه تکونی، حرکتی شوخی ای، روشهای تمثیلی ای پخش کلیپ و فیلمی، هیچی.حتی دعوت از فرد جدید.یه تازه مسلمان یا تازه متحول شده باحال.یه کسی که از لحاظ علمی و شخصیتی برا بچه ها جذاب باشه و معمولی نباشه.
اوووو کلی کار میشه کرد
اونی هم که بی حجابه، تذکر مستقیم براش بدترین کاره به نظر من. کلا گآرد میگیره و تمام.
اول هر ترم، معلم باید قوانین کلاسش رو به دانش آموز یا دانشجو بگه.بعد ارجاع بده به اون. پوشش رسمی و معمولی(با تکیه بر اینکه اینجا محیط علمیه نه هرجایی دیگه و تاکید ما به پوشش رسمیه.این به نظرم بهترین جواب میده ) کار نکردن با موبایل و...هم در قالب قوانین کلاس اولش گفته بشه خوبه.
اینکه استادی تصمیم بگیره حضور غیاب نکنه وقتیه که واااقعا جذابیت کلاسش براش تضمین شده هست.ما خودمون تو کارشناسی یه استادی داشتیم که پروفسور هم بود و خییلی باسابقه.من و دوستم یه بار دیر رفتیم و چون دیدیم حضورغیاب تموم شده و غیبت خوردیم نرفتیم سر کلاس.اونم از پنجره دیده بود که ما آمدیم توی دانشکده.به بچه ها گفته بود این دو تا رو دیدین که اومدن ولی سر کلاس نیومدن؟؟ من دیگه حضور غیاب نمیکنم و از این حرفا که هرکی میخواد بیاد هرکی میخواد نیاد و... دو سه جلسه که گذشت تقریبا کسی نمیرفت کلاس ! مجبور شد حرفشو پس بگیره بنده خدا و روشش رو از سر بگیره!! استاد خوبی بود خوبم درس میداد اما نه اونقدر که اگر حضور غیاب نمیکرد کسی میرفت سر کلاسش
پاسخ:
آرههه کلی کار میشه کرد ولی خب هم استاد باید خلاق باشه و هم باید ظرفیت کلاس اجازه بده دیگه.
منم برای حجاب و حضور و غیاب به قانون متوسل میشم. منطقی‌ترین راهه.
حرفتون در مورد حضور غیاب هم درسته.
نمیدونم این قضیه حضور غیاب رو به خاطر پاسخم به یکی از کامنتها گفتین؟ اگه آره که اون استاد ما ذهنی حضور غیاب میکرد و برای همین موضوع هم به قانون متوسل شد و گفت که غیبتها نباید از حد مجاز بیشتر بشه.
کلا قانون چیز خوبی است! :)
هم به خاطر پاسخ شما به اون کامنت و هم یه کامنت دیگه و هم اون چیزی که در ذهن خودم آرمانی هست که یه کلاس اووونقدر جذاب و پربار و متناسب با نیازهای دانشجو باشه که نیازی به حضور و غیاب نباشه اصلا
پاسخ:
بله کلاس جذاب همینه :)
البته تو دوره ارشد و دکترا غالبا حضور و غیاب حذف میشه و کلاسها هم شلوغه. چون بچه‌ها بالغ‌تر میشن.
من خودم یه کلاس رو مستمع آزاد تا آخرش بدون حتی یه جلسه غیبت شرکت کردم.
۲۱ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۳۴ جناب منزوی
قاعده ی حجاب از جانب خدا ملزم شده، کسی که به اصل اعتقاد نداره به فرع نمی تونه پایبند بشه و کلاً اون رو قبول نداره
مثل اینکه یک نفر به روشنای اعتقاد نداره پس عملاً چیزی نمیبینه، هرچه هست تاریکی ست
پاسخ:
درسته. برای همین میگم بهتره رو قانونی‌بودنش مانور بدیم.