ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

پول منو بدین من برم!

دوشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ۱۱:۵۲ ب.ظ

از وقتی فهمیدم جلسات هماهنگی و بارش فکری و بحث و گفتگومون جزو حساب کتابهای حقوقی و درآمدی قرار نمیگیره کلا انگیزه شرکت در جلسات رو از دست داده‌م!

میدونم از خلوص نیت به دوره، ولی آخه خداوکیلی بدون هییییچگونه منفعت مادی و معنوی، چطوری باید خودم رو راضی کنم که بعد از یک روزِ فوق سخت در خانه تکانی و در شرایطی که هنوز آشپزخونه‌م رو هواست و یه عالمه کارِ فوقِ ضروری باقی مونده، در آخرین صبحِ غیرِ تعطیل سال پاشم برم جلسه که پیک نوروزی و مشقِ عید دریافت کنم؟! :/

نه خدایی شما بگو!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۲/۲۷
لوسی می

نظرات  (۷)

یا خدا چقدر دیر خونه تکونی میکنی،مگه میشه جم و جورش کرد خونه رو به این زودی:/
زنگ بزن خواهری کسی بیاد کمکت
اگه کسی نیست خودم بیام:))
پاسخ:
:))
خواهر جان یه درصد فکر کن که من زودتر خونه رو بتونم و برای نوروز تکونده باقی بمونه! باید بذارم آخرهای وقت که روزهای اول یه درصد حس تمیزی باقی مونده باشه. :دی

:((

تموم میشه نگران نباش. فقط خریدهام می‌مونه به گمانم! :/
۲۸ اسفند ۹۷ ، ۰۲:۲۲ مــحــدثــه ...
وجدانا منطقیه حرفت. بگیر بخواب جایی هم نرو، والا. چی بهتر از خواب صبحگاهی :))
پاسخ:
:))
ممنون از همدلیت ^_^
خب ما که نمی‌دونیم دقیقا در مورد چه کاری صحبت می‌کنین که برای انگیزه‌های الهی و انسانی احتمالی تشویقتون کنیم یا برعکس بگیم نرو!
ولی کاملا تایید می‌کنم که پول، انگیزه‌ی بسیار نیرومندی برای کار کردنه. لامصب خیلی جذابه. واسه همینم یکی از مصارف زکات، جذب ملت به دین اعلام شده.
پاسخ:
آره واقعا. باید در موردش بنویسم. و ننوشته بودم چون قطعی نبود و هنوزم شاید خیلی قطعی نیست.
ولی انصافا جلساتِ مقدس‌ترین‌ کارها رو هم نباید بندازن صبح رو  بیست و هشت اسفند!(البته شرایط جنگ رو حاضرم مستثنا کنم! :دی)
اونم جلسات بی‌اجر و مزد! :/

آره بابا خب یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های بشر برای کار کردن همین پوله دیگه. یه زمانی کاملا پایه بودم بی‌درآمد کار کنم به عللی. اما الآن دیگه اصلا امکانش نیست. نه با شرایط من، نه با شرایط مملکت، نه با شرایط همین پروژه که کلی اعتبار مالی بهش اختصاص داده شده! ولی خداوکیلی برای پروژه ای که قراره حق‌الزحمه‌ت ساعتی حساب بشه چطوری جلسات رو جزو زمانهای لازم‌الپرداخت جدا کردن؟ این اصلا عادلانه نیست. من تا الآن بیست، سی ساعت خالص تو جلسات اجباری و به دردنخور شرکت کردم! درسته که هیچی به هیچی باشه؟ هزینه ایاب و ذهاب هم بماند. :/
+زکات رو مستقیم میدادن مردم که ایمان بیارن؟ یا در راه تبلیغ دین مصرفش میکردن؟ با هم فرق داره‌ها!
حالا چقدر میدن؟
پاسخ:
چقدر میدن یا چقدر نمیدن؟ :(
فک کنم غالب اعضای جلسه آقایون هستن که متوجه طلایی بودن این دقایق آخر سال نیستن :))

زکات رو اینطوری نوشته تو رساله: چهارم: کفارى که اگر زکات به آنان بدهند ، به دین اسلام مایل می شوند یا در جنگ یا غیر آن به مسلمانان کمک می کنند. و همچنین مسلمانانى که ایمان آنان به بعضى از آنچه پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله وسلم آورده اند ضعیف است ، ولى چنانچه زکات به آنان داده شود موجب تقویت ایمانشان می گردد ، یا مسلمانانى که ایمان به ولایت امیر مؤمنان علیه السلام ندارند ، ولى اگر به آنان زکات داده شود به ولایت رغبت پیدا می کنند و به آن ایمان می آورند.
ولی حتما قلق خاصی داره این پرداخت. چون بدون اجازه‌ی امام یا نایب امام نمی‌تونیم این کارو بکنیم.
پاسخ:
رئیس جلسه آقا بود فقط و خوشم میاد که من فقط رفتم و شش ساعت هم واستادم! بقیه گفته بودن نمی تونیم بیایم!
چه خوب بود. قبلاهای دور خونده بودم. پاک یادم رفته بود. ممنون که گفتی :)
۲۸ اسفند ۹۷ ، ۱۲:۵۷ آقای سر به هوا :)
همون جریان اسب ابوالفضل جو میخواد هست دیگه:)
پاسخ:
بله یه جورایی! :)
۰۱ فروردين ۹۸ ، ۰۰:۴۹ مامان محمدمهدی
انگیزه تو از دست نده و ان شاءالله خدا برات جبران میکنه
من سه سال مجانی مجانی و با نیت خداپسندانه شورای حل اختلاف میرفتم که بعدش اینجایی که الان هستم استخدام شدم الحمدلله...
پاسخ:
نه بیخیالش که نمیشم. میرم در هر حال. این یه غر بود فقط. که انصافا کارشون درست نیست.