ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

ادب از که بیاموزیم؟

يكشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۸، ۰۳:۴۹ ب.ظ

راستش رو بخواین مدتها مریدِ مسلکِ لقمان بوده‌ام "که ادب از بی‌ادبان بیاموزم و هرچه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از فعلِ آن پرهیز کنم."

لازم میدونم بگم با نهایت احترام به جناب لقمان و همچنین جناب سعدی، این روش خیلی روش بدیه و یه روشِ فوق العاده فرسایشیه که روح و روانت رو علاوه بر خودت درگیر دیگران هم میکنه، و علاوه بر دلسوزی برای خودت، باید برای دیگران هم دلت بسوزه؛ و البته این دلسوزی برای سایرین حالت و بیانِ خوشبینانه‌‌ی موضوعه؛ وگرنه آدم هرچی از یک فعل بیشتر بدش بیاد، از عاملِ اون فعل هم دور و دورتر میشه...

:(



+من برعکسش رو دوست‌تر دارم.. ادب از اهل ادب بیاموزیم :)

موافقین ۱۸ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۱۶
لوسی می

نظرات  (۱۹)

۱۶ تیر ۹۸ ، ۱۵:۵۰ ام شهرآشوب
آخه اهل ادب خیلی کم شدن، به حد اپسیلون رسیدن
اکثرا ترجیح میدن بی ادب باشن
پاسخ:
منظور اینکه خوبی‌ها رو ببینیم و عمل کنیم، به جای اینکه بدی‌ها رو ببینیم که پرهیز کنیم.

اسوه ادب که امروزه یافت می‌نشود گشته‌ایم ما! :)
۱۶ تیر ۹۸ ، ۱۷:۰۷ **هِلِناز **
من خیلی به این داداشمون لقمان و این داستان ادب فکر کردم...
و خب من خودم یه سری چیزها رو از بی ادبانی یاد گرفتم که نزدیک من بودن و من راه فراری برای ندیدنشون یا نبودنشون نداشتم :)))
مثلا من سیگار و مشروب دیدم اطرافم و ادب شدم که این چیز خوبی نیست نرو سراغش 
یا پدرم یه اخلاق بد خاصی داره ، مثلا یاد گرفتم این اخلاق زشته ، زندده اس ، من برعکسش عمل کردم و الی آخر ...
فک کنم این بیشتر به این کار بیاد ... 
عملا هم مثلا در جامعه شما دوستی همکاری میبینی ک مثلا بد دهنه ، منحرفه ، یا هر چی ، ناخوداگاه در ذهنت قضاوت میکنی که چقدر زشت و بده این امر ، و ادب میشی که تو اونجوری نشی‌... 
پاسخ:
خب بعد هی فکر میکنی این همکارم هم عجب زشت و بده که این رفتار رو داره! کلا شاکی میشی از طرف!
نمیشی؟
۱۶ تیر ۹۸ ، ۱۷:۳۶ میرزا مهدی
سلام ساده ترین روش همینه...
ولی خوب آدم جایز یا جدیدا میگن ممکن الخطاست... از کجا معلوم که این اهل ادب یه جای کارشون نلنگیده و شما هم آبدیده نشدید، ادب تلقی نکنید و در دام نیفتید ؟☠☠ 
پاسخ:
منظور اینکه کارهای خوب رو ببینیم و فاعل باشیم.
نیمه پر وجود. آدمها رو ببینیم.
قرار نیست رو آدمها برچسب خوب و بد بزنیم که.
چی میگی عشقم؟ 
بی ادبی رو می بینی و ناخودآگاهت تحت تاثیر یاد می گیره 
مخصوصا که با هارت و پورت مردم بهتر جواب می گیرن :/ 
پاسخ:
:))
اینم حرفیه.
۱۶ تیر ۹۸ ، ۱۷:۴۳ دختـرِ بی بی
منم باهت موافقم
روح و روان ادم راحت تره...
اما کمیاب شدن
پاسخ:
منظور اینکه کارهای خوب رو ببینیم و فاعل باشیم به جای دیدن کارهای بد.
نیمه پر لیوان آدمها رو ببینیم.
۱۶ تیر ۹۸ ، ۲۰:۵۰ mohammad.j n.safavi
به نظرم ترکیبی بزنیم:)
خوبا رو انجام بدیم
بد ها رو هم برعکسش
پاسخ:
:)
تازه تو الان جلوی بچه هات بی ادبی می کنی تا اونا یاد بگیرن؟ 
پاسخ:
:/
این الآن چه ربطی داشت واقعا؟
بچه ها از باادبی تو ادب یاد می گیرن 
از بی ادبی ات هم بی ادبی یاد می گیرن. 
ربطش مشخص شد؟ 
پاسخ:
بچه با آدم بزرگسال متفاوته.بچه خوب و بد رو تشخیص نمیده فقط یاد میگیره.
تازه رابطه والد و فرزندی و غریبه‌ها هم متفاوته. فرزند والد رو خوب می‌بینه و همه چیز رو ازش یاد میگیره دیگه به بد و خوبش فکر نمیکنه ولی در روابط دورتر آدم به بد و خوبِ عمل دیگران فکر میکنه.
ولی به نظر من که آدم از خوبها بهتر و خوبتر یاد می گیره وگرنه رابطه استاد و مراد و اینا چه معنی ای داره؟ 

پاسخ:
آره منم موافقم.
۱۷ تیر ۹۸ ، ۰۶:۳۷ **هِلِناز **
تو که نمیتونی آدمها رو مطابق میلت تغییر بدی 
برا همین شاکی شدن و نشدنت تفاوتی ایجاد نمیکنه عملا ...
ذهن انسان یکی از قابلیت هاش قضاوته ‌‌... 
و البته یکی از فرآیندهای مورد نیاز برای بقا که کاملا هم غریزیه...
اصلا ذهن آدم تکامل پیدا کرده برای این کار ..
تو یه مورد بد میبینی 
قضاوتش میکنی 
و اگر بد باشه سعی میکنی خودت دچارش نشی ! 
این حکایت لقمان حکیمم همینه ...
وگرنه منظور این نیست تو برو بشین فقط از بی ادبان ادب یاد بگیر... 
و در مقابل اگر بخوای همه ی انسان ها رو بدیشون رو نادیده بگیری و بچسبی به نیمه ی پرشون از نظر طراحی انسانیت ، هیر ممکنه چون به هر حال ذهن تو حتی اگر به زبون هم نیاره میره سمت قضاوت کردن و تحلیل رفتار و گفتار بدشون :) 
پاسخ:
اوهوم...
چه قدر جوابتون به کامنت اولو دوس داشتم
تفسیر قشنگی بود
ایشالله ک بتونیم
ولی خیلی سخته
پاسخ:
ممنون از حسن نظرتون.
ان‌شالله.
بالاخره لقمان حکیم حرفاش رو حسابه.....
شاید منظور رو درست نگرفتیم....
پاسخ:
:/
۱۷ تیر ۹۸ ، ۲۳:۴۵ ... به دنبال حقیقت ...
این روش می خواد بگه در بدترین شرایط ممکن هم میشه حرکت کرد و گام برداشت رو به جلو..نه این که الزاما خودمون رو توی تاریکی و سختی قرار بدیم.

اسم یه کتاب به ما بدهکارید هنوزا! بی ادبان نکته ای در این خصوص نداشتن؟ :)
پاسخ:
بعید میدونم اشاره‌ای به بدترین شرایط داشته باشه.
در اصل میخواد بگه هرچیزی که می‌بینی نکته‌ای در پس خودش داره برای آموختن حتی اگر بدی باشه.
حالا من از یه منظر دیگه اینو عرض کردم که بهتر اینه که بدی آدمها رو نبینیم و خوبی ببینیم و خوبی بیاموزیم.


این الآن متلک بود؟
کتابهای سه‌گانه‌ی طیب و خبیث آقای اخوت رو بخونین. تو یکی از اونهاست. خواستم بگم دقیقا کدوم یکی از اینها ولی خب فرصت نشد دیگه. هرسه کتاب به هم پیوسته و مرتبطند.اولی مفهوم سازی طیب و خبیث، دومی فرایندسازی طیب و سومی نظام‌سازی طیبات.
۱۸ تیر ۹۸ ، ۰۲:۰۲ بانوی بهار
موافقم
وقتی آدم بی ادبی رو میبینم با خودم میگم چرا باید به خودش اجازه بده اینطور برخورد کنه اصلا؟ و میخوام رو بیارم به روش "با هرکی مثل خودش"! البته در نهایت میبینم در شان و شخصیتم نیست که مثل همچین شخصی باشم
پاسخ:
آره و فکر کن اون شخص از اقوام باشه و هی ما رو از اون آدم دور و دورتر میکنه.
۱۸ تیر ۹۸ ، ۱۰:۲۸ ... به دنبال حقیقت ...
ما و متلک؟ اون هم به شما؟ 
هیهات...

ما فوق فوقش اون تنفنگی که سید جواد می خواست تهیه کنه رو ازش قرض می گیریم ، کار به متلک نمی رسه :)

ممنونم واقعا
پاسخ:
بله الحمدلله رزمنده مسلح هم زیاد داریم :)
خواهش میکنم. 
۱۸ تیر ۹۸ ، ۱۷:۵۴ بانوی بهار
خیلی بده :( 
پاسخ:
متوجه نشدم چه چیزی خیلی بده؟
۱۸ تیر ۹۸ ، ۲۲:۱۸ بانوی بهار
در جواب پیام قبلی بود.
اینکه اون شخص بی ادب از نزدیکان آدم باشه و نتونی از زندگیت حذفش کنی
پاسخ:
آها آره ببخشید حواسم نبود😶
۱۹ تیر ۹۸ ، ۲۲:۲۰ مامان محمدمهدی
کلا باید ادبو آموخت، چه از با ادب و چه از بی ادب
البته اگه باادبی یافت بشه🙂
پاسخ:
بله :)
کلا"اگر چیزی در نظر خودم ناپسند اومد پس بد است!"هم از عبارات قابل بررسی است!بطور کلی بوی استحسان پیروان سقیفه رو از اینجای گلستان میشنوم.یکی از تاملات بابت شافعی دونستن سعدی اینجاس چون شافعیا هم منکر استحسانن هرچند کلا اون زمون مردم زیاد از مذهبی به دیگر مذهب عدول میکردن.
پاسخ:
نمیدونم. و راستش مسلک سعدی خیلی برام اهمیت نداره.