ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

از حقوق کودکان

سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

طبیعت بچه‌ها شیطنت و بازی و کنجکاویه.

تقریباً محاله که بچه‌ها رو به یک محیط جدید ببری و امتحان کردن وسایل مختلف، دست زدن به اشیاء مختلف و دویدن تو قسمت‌های آزادش اتفاق نیفته. 

اگر درِ اتوماتیک داره، حتما باید چندبار، شخصاً، باز و بسته شدنشو امتحان کنن.

اگر آب سرد کن داره باید چند بار لیوان‌ها رو آب کنن.

اگر دستگاه خرید خودکار داره باید حتماً ازش خرید کنن و امثال اینها.

خب من همیشه بچه‌ها رو تو تجربه وسایل جدید آزاد گذاشتم. خودم همیشه بودم و اجازه دادم "در حضور خودم" همه چیز رو تجربه کنند، مبادا تجربه جدید به دلشون بمونه و بدون تجربه کردن درگیر این باشن که اون آب‌سرد‌کنِ فشاری دقیقاً چطوری آب می‌ریخت.

بسیااار شنیده‌م که تو مغازه مامانها به بچه‌هاشون میگن دست نزن الآن آقا دعوات میکنه.

خب رویکرد من این بوده که بگم: این وسیله‌ی آقاست. ما بدون اجازه به وسیله بقیه دست نمی‌زنیم. در این صورت بچه سردرگم نمیشه که چرا باید به خاطر دست زدن به یک وسیله دعوا بشنوه!

خب طبیعتاً کار ساده‌ای نیست ولی خیلی دوست‌تر دارم که با تمام سختیش اجازه بدیم بچه‌ها تجربه کنن و اطرافشون رو ببینن و چیزهایی که نمیدونن رو بپرسن.

اما یه چیزی مهمه این وسط و اون احترام گذاشتن به مالکیت خصوصی  آدمهاست. انتظار نداشته باشیم که صاحب مغازه اجازه بده بچه شما به همه وسایل دست بزنه. یا تنهایی بره کنار آب سردکن و مدام لیوانها رو برداره و آب بخوره. یا صندلی‌های کافه و رستوران رو جابجا کنه و سر و صدا ایجاد کنه. قطعاً ما مسئولِ تمام افعالِ فرزندمون هستیم، اگر جایی هست که خاص بزرگسالانه و فعالیت‌های بچه‌ها توش تحمل نمیشه اصلاً با بچه‌ها به اونجا نرین. حالا چه خونه فامیل و اقوامِ زیادی حساس باشه چه رستوران و سینما!

از مردم که نباید طلبکار باشیم که شیطنت بچه‌های ما رو تحمل کنن و چیزی نگن. خوبه خودمون حدود رو رعایت کنیم تا با تشرِ غریبه‌ها اعتماد به نفس بچه‌هامون ضایع و زایل نشه.


+ تازه من وقتایی که بچه‌ها یه چیزهایی رو هم نمی‌بینن خودم بهشون میگم بیا ببینیم این چطوری کار میکنه! :دی

موافقین ۱۹ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۱۸
لوسی می

نظرات  (۸)

۱۸ تیر ۹۸ ، ۱۵:۰۷ ام شهرآشوب
منو بگو! تب به جونم افتاده که در آینده ای نه چندان دور با این علی بسیار کنجکاو که همش در حال کشف طرزکار پنکه و جاروبرقی و چرخ گوشته چیکار کنم!!! :((
پاسخ:
بچه‌ها اینطوری‌ان دیگه. تب برای چی؟ :/
بهش نشون بده و جلوی کنجکاویشو نگیر.
قدیما از اون ور بوم می افتادن 
الان از این ور بوم میفتن که نه میخوایم بچه مون آزاد باشه و وقیحند باور کن. چون بچه رو ول می کنن و تفکرشونم اینه که بقیه دندشون نرم تحمل کنن! 
پاسخ:
هر دوره‌ای از یه طرف بوم افتادیم :))
۱۸ تیر ۹۸ ، ۱۷:۱۸ **هِلِناز **
من یکی از مشکلاتم اینه کلا به بچه ها کاری ندارم ، ولی هرجا میرم ؛ تو بیمارستان ، درمانگاه ؛ فامیل ؛ من رو با دستشون نشون میدن میگن بشسن سر جات وگرنه این آمپول میزنه بهت 😑 
هم من رو خراب میکنن 
هم بچه رو از آمپول میترسونن 😑
پاسخ:
آرههه دقیقاً 😑
سلام
موافقم باهات
فقط اینکه معمولا ما بچه دارها طلبکار مردم نیستیم
اما دیگران انگار طلبکار ما هستن
یه جا بچه میبینن مدااام حواسشون هست که مبادا بچه دست از پا خطا کنه تا تذکر بدن
به بچه و بچگی کردنش در جامعه ما احترام گذاشته نمیشه و والد یک بچه دائم معذبه 
 به نظر من بیش از تضییع حقوق بزرگسالان، این حقوق طبیعی بچه ها هس که دااائما توسط بزرگسالان بی حوصله داره تضییع میشه
پاسخ:
سلام. الحمدلله من ندیدم راستش و فقط شنیده‌م که حقوق بچه‌ها داره تضییع میشه! چون من خودم واقعاً به بچه‌ها آزادی میدم و تا حالا ندیدم‌که برخوردی باشه. مگه وقت‌هایی که خودم باهاشون نیستم و دارن کنجکاوی میکنن.
اتفاقا این پست هم برای اینه که حقوق بچه‌ها تضییع نشه. باید بذاریم کنجکاوی کنن ولی بروز بدیم که مسئولیتش رو به عنوان والد می‌پذیریم.
۱۸ تیر ۹۸ ، ۲۱:۵۲ مامان محمدمهدی
مثل خودتم🙂
پاسخ:
ماهی 😊😉
۱۹ تیر ۹۸ ، ۱۴:۵۹ مردی بنام شقایق ...
سلام

متاسفانه از ما از بچه های سه چهار ساله انتظار آدمای سی چهل ساله داریم (منظور از ما نوع نگاه جامعه بصورت متوسط هست)
پاسخ:
سلام. الحمدلله من ندیدم راستش و فقط شنیده‌م که حقوق بچه‌ها داره تضییع میشه! چون من خودم واقعاً به بچه‌ها آزادی میدم و تا حالا ندیدم‌که برخوردی باشه. مگه وقت‌هایی که خودم باهاشون نیستم و دارن کنجکاوی میکنن.
اتفاقا این پست هم برای اینه که حقوق بچه‌ها تضییع نشه. باید بذاریم کنجکاوی کنن ولی بروز بدیم که مسئولیتش رو به عنوان والد می‌پذیریم.
اینطوری خیلی از شرایط بهبود پیدا میکنه و توقعات جامعه هم نرمال میشه.
۱۹ تیر ۹۸ ، ۱۷:۴۱ گندم بانو
چقدر خوبه که مامانا خودشون حواسشون باشه... یکی از دلایلی که من از مهمونای بچه‌دار خوشم نمیاد همینه که مادراشون تو خونه خودشون بچه رو کاملا محدود میکنن (یا نمیکنن) ولی تو خونه من انتظار دارن بچه‌شون همه عقده‌های وجودیشو خالی کنه و منم هیچی نگم! :/
که خب البته من معمولا یه ذره بیشتر تحمل نمیکنم و یه جایی بالاخره یه چیزی میگم! آخرین بار اون مهمون سه بچه‌ایمون بود، یکی از بچه‌هاشو دعوا کردم! بچه‌هه قهر کرد. مامان زودی رفت گفت گندم جون شوووخی کرد. :////
یا حتی به بچه‌ش گفتم تو خونه خودتونم این کارو میکنی؟ گفت نه تو خونه خودمون مامانم اجازه نمیده :////////

پاسخ:
آره منم دیده‌م. خونه خودشون بچه تکون نمیخوره از جاش، جاهای دیگه از ملت توقع صبوری دارن.
ولی انصافا طفلک بچه‌ها این وسط.
دوران کودکی شخصا انقد آروم بودم حاج خانوم ور داشتن من رو بردن روان پزشک و مشاور روان شناس نشون دادن خیالشون رو راحت کنن من سالمم.
پاسخ:
چه جالب :)
با توجه به پسر بودنتون عجیبه.