ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

استاد الهی ما
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

4179.

جمعه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۵۰ ب.ظ

برادرزاده ی مستر کنکوریه،

و من انگار که خودم کنکور داده باشم،

دل تو دلم نیست!



+آخه چقدر من چقدر خوبم آخه! خخخخ!

پست مرتبط پارسال این موقعها!


+بی ربط نوشت: از بیان خیلی ممنونم که پاسخ کامنتهامون رو برامون ارسال میکنه.

از این بهتر نمیشه واقعا. :)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۶/۲۴
لوسی می

نظرات  (۱۱)

۲۴ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۵۷ ستاره جان
فقط یه چیزیو هزار بار به عنوان جدید نشون میده
.
.
.
.
.
.

دختر خاله ام دارو مشهد قبول شده :/ خوب استحقاقشو داشته ولی باهاشون رفیق نیستم 
پاسخ:
ها؟! یعنی چی؟
+مبارکش باشه :)
۲۴ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۵۷ خانم لبخند
ببخشید میشه بگید اون دایره زرد روی برخی از کامنت های ارسالی واسه چیه؟
اولش فکر کردم واسه کامنت های خونده نشده ست؛ اما بعد تو سایت بیان دیدم که تا قبل از خونده شدن کامنت میشه حذفش کرد در صورتی که این امکان واسه اون کامنت هایی نبود که دایره زرد داشتند.
شما نمی دونید؟:/
پاسخ:
برای همون خونده نشده ها هست. مدیر سایت که ببینه علامت زرد برداشته میشه.
برای حذف هم اگر مدیر سایت ندیده باشه هم فقط تا دو ساعت بعد از نظر گذاشتن میشه حذفشون کرد.
و هروقت که مدیر سایت ببینه دیگه امکان حذف وجود نداره.
۲۴ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۵۹ ف. ن
دل تو دل نبودن رو با گوشت و پوست و استخوانمون حس کردیم. امان از اضطراب و تپش قلب.
اما خدا رو شکر تمام شد. لب خند. و نتایج اومد. 
پاسخ:
خب چی بود اون نتایج؟ به ما هم بگین خدا رو شکر که نتیجه ش لبخنده :) مبارک باشه.
۲۵ شهریور ۹۶ ، ۰۰:۰۲ ف. ن
در وبلاگم گذاشتم. لب خند.
همونی که میخواستم و براش تلاش کرده بودم که با لطف خدا تحقق پیدا کرد.
روزنامه نگاریِ علامه طباطبایی. ^_^
پاسخ:
اوه مای گاد!
چه رشته ی باکلاسی :)
آفرین و مبارکه :)
۲۵ شهریور ۹۶ ، ۰۰:۰۸ ف. ن
ممنون همسایه. لب خند.
پاسخ:
موفق باشی عزیزم. ما هم خوشحال شدیم :)
۲۵ شهریور ۹۶ ، ۰۰:۳۰ ستاره جان
یعنی مثلا هزار بار می نویسه ۵ پاسخ جدید و من نمدونم باید چکار کنمشون که دیگه ننویسه :/ 
پاسخ:
خب باید بری ببینیشون دیگه! مثل نظرات جدید. که به محض اینکه بخونی دیگه نمی نویسه جدید.
تو تبِ ارتباط، نظرات ارسالی رو بزن، نظرات پاسخ داده شده رو ببین، بعد دیگه نمی نویسه.
۲۵ شهریور ۹۶ ، ۰۲:۱۸ Va hid
چقدر مهربان!!!
پاسخ:
خیلی!
۲۵ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۴۳ دُچــــ ــــار
آره مثلا حس این پست

http://missshahtot.blog.ir/1396/06/24/
پاسخ:
بله مبارکشون باشه. :)
۲۵ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۴۷ ستاره جان
چرا بابا میزنه :/ 
پاسخ:
برای من دیگه نمیزنه.
۲۵ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۳۰ منتظر ....
سلام عزیزم
چقدر لذت بخشه که ادم تو دنیای مجازی هم دوستانی داشته باشه که جویای حالش باشن.
راستش یه مدت لب تابم خراب بود و بعد از اون هم انگار دچار تنبلی مزمن شدم اصلا دستم به نوشتن نمی ره. شاید یکمی بی انگیزه شدم. 
ان شاالله تصمیم دارم شروع کنم از چند روز دیگه دعا کنید برام مفید باشم از بیکاری و به دردنخوری کلافه شدم
پاسخ:
سلام. چه عجب از اینورا! ان شالله همیشه خوب و سلامت و سرحال باشی :)
۲۷ شهریور ۹۶ ، ۲۱:۳۱ مامان محمدمهدی
قبول شدن؟
پاسخ:
آره اما نه اون چیزی که از او انتظار میرفت.
این روزها همه قبول میشن دیگه!
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم