می شمارم لحظه ها را بی قرار.
چهارشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۵۱ ق.ظ
این روزها مثل بچه هایی هستم که ذوق رفتن به مدرسه رو دارن،
اما از مدرسه رفتن و هر روز صبح زود بیدار شدن و تبعاتش هم نگرانن و می ترسن.
ولی این اولِ مهر شاید هیچوقت نرسه!
منتظر یک خبرم. منتظر عواقب اون تصمیم.
تصمیم چندلایه ای که چندین نفر باید بخوان که به ثمر بنشینه،
اما از نظر من فقط خداست که باید بخواد!
یعنی میخواد؟!
نمیدونم. :/
+انتظارم، انتظارم، انتظار.
و انصافا هیچی بدتر از انتظار و بلاتکلیفی نیست.
۹۷/۰۷/۰۴