ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

گل پسرم حساااابی دیگه راه افتاده..

درسته که نسبت به پسرکم چند روزی کندتر عمل کرد

ولی الان دیگه هیچ چیز مانع حرکتش نیست.

:)

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۱۲
لوسی می

گاهی مشغول خوندن نوایی میشم

که کل روانم رو ساپورت میکنه

و بعد دوست دارم

صدام از اختیارم خارج بشه

و خودش بخونه و بخونه و بخونه

و من فقط چشمامو ببندم

و به صدای زنده ی خودم 

که همه ی حس و حال لازم رو در خودش داره، 

گوش کنم....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۲۱
لوسی می

احساس کسی رو دارم که تو یک آزمون بزرگ قراره شرکت کنه

و نه اطلاعات کافی داره

و نه توانایی لازم.

و مدام چشمش به بقیه ست

که چطور دارن برای امتحان آماده میشن

یه عده شتاب زده

یه عده با منش آهسته و پیوسته

و یه عده بی خیااااال...

و این جماعت بی خیال

بیش از همه ی بقیه ذهن منو درگیر میکنه

که مبادا آزمون اونقدر سخت نباشه 

که این جماعت بی خیال هم راحت قبول بشن

و برنده ی دوسر برد بازی همینها باشن

و مبادا اونقدر سخت باشه

که من هم توان قبولی رو نداشته باشم 

و از اینجا مونده و از اونجا رونده بشم.

در هر حال صادقانه بگم

اصصصصصلا 

این بازی رو 

دوست ندارم..



+مسخره ست. نه؟

+کاش میومدی تا با هم حرف بزنیم...کاش..

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۳۰
لوسی می

این آرامشی که میگن،

چیه و کجاست؟

که اینقدر از من دور شده

و تا به حال به حد نهایی احساسش نکردم..



+والا فکر میکنم تنها وقتی که امکان دریافت آرامش هست

بعد از مرگه!!

هرچند اونم واسه از ما بهترونه!!

+انقدر من عدم آرامش دارم که گاهی میگم هرکس که در زندگی دنیا حس آرامش داره، یا خیلی غافله یا خیلی متوهم!!

۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۴۴
لوسی می

مستر برای نون خریدن بره بیرون

و وقتی برمیگرده

ببینم تو حجم خریدهاش

همونی هست که من دیشب ازش خواسته بودمممم..

:)



+هرچند که همون برند نبود،

اما همین که حواسش بود خیلی بهم چسبید.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۴۰
لوسی می

از اینکه اسم گل پسرم

شبیه اسم کسی شده که ازش خوشم نمیاد

یه جوری میشم!!



+میدونم محاله که تاثیری داشته باشه

اما از اینکه هی صداش که ممیکنم یادم میاد اسم اونم همینه یه حس نامطلوبی بهم میده

میترسم آخر این همه فکر کردن غیرارادی تاثیرشو بذاره!!

+اسم اونی که ازش خوشم نمیاد رو تازه فهمیدم!! :|

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۳۷
لوسی می

این روزها حس و حال و احوالاتی بر من میگذره

که گاهی دلم میخواد بیام بنویسم

اما نوشتنم نمیاد!

مثلا اینکه یکی که خیلی ذهنم رو مشغول کرده بود شناختم

یا اینکه چقدر از بعضی چیزهای وجودی خودم شاکی هستم

یا اینکه چقدر دلم میخواد مادرانه تر رفتار کنم

یااینکه یهو زدم همه ی کانال ها و گروپ های تلگرام رو حذف کردم

یا اینکه گاهی چقدر مسخره فکر میکنم و انرژیهای مسخره ای به زندگیم وارد میکنم!!

یا .. یا.. یا...!

احساس میکنم خودم بودن رو دارم در این وبلاگ کم کم از دست میدم..

:|

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۰۵
لوسی می

چی شد که نیما شاهرخ شاهی بازیگر شد؟!

:|

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۲۶
لوسی می

فقط خدا میدونه که

بعضی شبها

چطوری صبح میشن...

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۱۱
لوسی می

تا حالا نشده که بعد از گفتگوی با تو

احساس موفقیت کنم

از اینکه تونستم یه طوری صحبت کنم

که تو رو به فکر فرو ببره!



+هههه!

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۱۱
لوسی می

یک ساعته که پسرک رفته رو تختش تا بخوابه،

میرم بالا سرش می بینم هنوز بیداره:


- پسرک من چرا نمی خوابه؟

+ برای اینکه هیچکس پیشش نیست!


:)


+عزیزمممممم...

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۴۹
لوسی می

بذار اینم ببینیم.. بعد..




+و اما بعد...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۴۷
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۷ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۰۴
لوسی می

و مستر...

مستری که نتونستم عمق استیصالم رو براش شرح بدم..

نتونستم و نخواستم..

مستر امروز کارهای مهمتری داشت

و نمی تونست پیش من بمونه...

میدونم که نمی تونست..



+نخواستم که بگم.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۱۴
لوسی می

گل پسر آدم چقدر میتونه برای مامانش ضدحال باشه

که بعد از نیم ساعت روی پا بودن و خوابیدن

و نیم ساعت دیگه روی پا موندن برای سنگین شدن خوابش؛

به محض اینکه بذارنش زمین

بیدار بشه؟



+گل پسرم چرا مامان رو درک نمیکنی؟

درسته که این برنامه ی هر روزته، اما امروز..

من امروز یک بار تموم شده م.. درک کن لطفا..

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۱۰
لوسی می