این روزها حس خوبی از مادریهام ندارم.
حس میکنم محبتم کم شده،
خیلی شاکی ام،
صبوریهام کمتر شده.
عملاً پسرک از کنترلم خارج شده.
و منم و یک دنیای بی پناه.
این روزها حس خوبی از مادریهام ندارم.
حس میکنم محبتم کم شده،
خیلی شاکی ام،
صبوریهام کمتر شده.
عملاً پسرک از کنترلم خارج شده.
و منم و یک دنیای بی پناه.
هروقت امر به معروف و نهی از منکر کردی،
و طرف چهار تا ناسزا بارت کرد و تو تحمل کردی
و همچنان مهربان و با آغوش باز منتظر او باقی موندی،
بگو سلام بر حسین.
+زیربنای حسینی و عاشورایی بودن،
اهتمام به امر به معروف و نهی از منکره،
حتی به قیمت جانِ خودت!
که کل فلسفه ی رخداد عاشورا
به فرموده ی سیدالشهدا_علیه السلام
اقدام به امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح امت اسلام است.
+صلی الله علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک.
هروقت ظلم رو دیدی و سکوت نکردی،
و به خاطر آبروی دنیات، از ظلم نگذشتی،
بگو سلام بر حسین.
هروقت امر به معروف و نهی از منکر کردی،
و طرف چهار تا ناسزا بارت کرد و تو تحمل کردی
و همچنان مهربان و با آغوش باز منتظر او باقی موندی،
بگو سلام بر حسین.
+از امر به معروف و نهی از منکر غافل نشیم که به فرموده ی سیدالشهدا_علیه السلام کل فلسفه ی عاشورا بر مبنای امر به معروف و نهی از منکر است.
یادم باشه چند تا پست در مورد نهی از منکر بنویسم!
وقتی کسی رو با همه ی نامردی ای که در حقت کرده ببخشیدی،
و بهش فرصت دوباره دادی،
به یاد لحظه ی بازگشت حرّ،
بگو سلام بر حسین.
+صلی الله علیک یا اباعبدلله و علی الارواح التی حلت بفنائک.
+من امسال تصمیم گرفتم خودم رو کنار بکشم از هرچه بودن،
اصلاً فکر میکنم بهتر اینه که کاروان برود و من در راه بمونم.
می ترسم اگر رفتن من، باعث دردسر کاروان شود...
+شهید حججی عزیز خداوند درجاتت رو متعالی کنه ان شالله.
+صلی الله علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک.
امروز کله ی سحر،
یعنی ساعت هشت صبح، (:دی)
با مستر و بچه ها رفتیم بهشت رضا.
رفتیم به شهدای فامیل خودمون سر بزنیم،
و ازشون طلب کمک و شفاعت کنیم. (+)
:)
+خب برای من که خیلی عالی بود.
هرچند که باز مستر حالمو گرفت سر روضه ی اربعینمون.
ولی خوب بود چون منم در جا شکایتم از او رو پیش دایی های شهیدش مطرح کردم!
فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُوا وَ اللّهُ یُحِبُّ المُطَّهرِینَ
+و در "آن" مردانی هستند که دوست دارند پاک و تطهیر شوند. و خداوند پاکان را دوست دارد.(108توبه)
+در مراسم تشییع پیکر بی سر تو.
+صلّی الله علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک.
چقدر امروز از خودم بدم میاد!
بیشتر از هر روز دیگری!
خدایا چطور تو رو عاشق خودم کنم؟
چطور منو میخری؟
یه نگاه به منم بکن خب!
یه نگاه.
شاید ته ته های دلم یه چیزی باشه که بشه خرید!
نیست؟
ربِّ ارحَمهُما کَما رَبَّیانی صَغیراً!
+آه اگر که خدا بخواد به سبک ربوبیت ما با ما طی کند...
در پیشگاه رب خودمان برای ربوبیتمان آبرومند باشیم.
فردا ساعت 4 بعد از ظهر،
شهید حججی در مشهد تشییع میشه.
وای که چه قدر ساعتش بده!
:|
وای که چقدر بده که مستر نیست!
وای که چقدر دلم میخواد برمممممم!
+ان شالله میرم از طرف همه تون تو تشییع شرکت میکنم.
دعامون کنین بشه بریم.
+صلی الله علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک.
خب به صورت جدی درگیر استرسهای پایان نامه،
استرس کنکور و شغل آینده م شده م.
ذهنم درگیره.
زیاد.
میترسم که ظرفیتش نباشه،
میترسم که طلب این آرزو به خیر نباشه،
از خدا میخوام ظرفیتشو بهم بده،
و منو به آرزوم برسونه.
+این یه خواسته ی یه طرفه و کامله.
نمیخوام بگم اگر ظرفیتش رو ندارم به آرزوم نرسم،
میخوام ظرفیتش رو بدی و آرزوم رو هم برآورده کنی.
همینو میخوام.
لطفاً.
تصمیم گرفتم پیدا شدن روضه خون روز اربعین رو به دایی های شهید مستر بسپارم.
میدونم که برای اونها هم مهمه.
برای من روضه ی اربعین یک هدیه ست و یک عنایت از جانب شما.
دیدگاه من به روضه رو در وجودم تثبیت کنید.
کمکم کنید.
افتخار خدمتگزاری به من بدید.
و این لطف و عنایت رو از من دریغ نکنید.
لطفاً.
+ارباب میدونی که ازتو دارم میخونم..
+صلی الله علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک.
دیروز از صبح تا شب مشغول خونه تکونی بودم
و فقط پذیرایی رو به صورت ناقص تموم کردم.
بچه ها تا دلت بخواد شیطونی کردن!
در حدی که پسرک وقتی استیصال من در مواجهه با گل پسر رو دید
با خنده گفت: چقدر پسرهای شیطونی داری شما! :))
:|
بعد پای گل پسر ضرب دید،
و تقریباً نمیتونست حرکت کنه.
نامردیه که بگم از این اتفاق ناراحت نبودم.
اما این اتفاق باعث شد هر دو نشسته بازی کنند،
و من راحت تر خونه رو تمیز کنم.
+ناقص که میگم از این جهت که تمیزکردن دیوارها،
دستمال کشیدن چرم مبلها،
تمیزکردن کتابخونه ی داخل پذیرایی،
و تمیز کردن پنجره ها موند!
من تمام روز فقط داشتم زمین و فرشها رو تمیز میکردم! :|
البته نیمه تغییراتی هم در چیدمان خونه ایجاد کردیم.
+امروز هم رفتم سراغ نیمه ی باقی مونده ی آشپزخونه.
جداً که از تاب و توان افتاده م.
مستر هم رفته مأموریت.
+راستی! کتیبه ی محرممون رو هم رو دیوار نصب کردیم.
من واقعا عاشقشم. :)
+صلی الله علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک.