ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۹۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۷ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۵۷
لوسی می

یه بابایی میره پیش امام علی_علیه السلام_

و به حضرت میگه که من نماز شب نمی تونم بیدار شم هی خواب می مونم، چه کار کنم؟
امام علی_علیه السلام_ بهش میگن:

"گناه های بسیار دست و پای تو رو بسته..."



+حالا فکر کن طرف رفته در مورد نماز شب پرسیده که یک عمل کااااملا مستحب هست!

+من دیگه حرفی ندارم..

+خدایا جانِ هرکس دوست داری نذار من اینطوری بمونم و بمیرم که لا ینالُ ذلکَ الّا بِفَضلِک..

(کسی به مراتب بالا نمیرسد مگر ناشی از فضل تو..«فرازی از دعای کمیل»)

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۳۱
لوسی می

دقت کردین که شیطون ترکیده فقط منتظره شما تصمیم خوب بگیرین

تا چنان از روبرو و پشت سر و چپ و راست محاصره تون کنه

که نه تنها تصمیمه یادتون بره و از حسش بیاین بیرون،

بلکه بدترین روزهای ایمانیتون رو هم تجربه کنید و ککتون نگزه؟؟!

من الان تو همون مدل روزهام!!

:(



+لأقعُدنَّ لهُم صِراطَکَ المُستقیمَ ثُمَّ لآتیَنَّهُم منِ بینِ أیدیهِم و مِن خلفِهِم و عَن أیمانِهِم و عَن شَمائِلِهم و...

بر سر راه مستقیم تو خواهم نشست و به سوی آنان خواهم رفت از پیش رو، و پشت سر، و سمت راست و چپ آنها..(16 و 17 اعراف)

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۲۶
لوسی می

واقعا خسته ام

و رسماً در حالت نشسته داره خوابم می بره.

اما منتظرم...

منتظر مستر..



+و فردا روز دیگری است..

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۰۴
لوسی می

احساس میکنم کم کم دارم در برابر استفاده از تلگرام

اختیارم رو از دست میدم

و زیاده روی میکنم.

چرا؟؟!

واقعا چرا؟!

وقتی هیچ جذابیت خاصی هم نداره، چرا واقعا؟!

:|

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۰۶ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۰۱
لوسی می

بغل کردن پسرک

و غلت زدن روی زمین

از این سر اتاق

تا اون سر.

:)



+خیلی به پسرک خوش گذشت

حال میده واقعا. امتحان کنین :)

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۵۹
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۴ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۲۰
لوسی می

اگر تدوین یک مقاله دو روز طول میکشه

اصلاح و ویرایش لغوی و فرمتی مقاله ده روز طول میکشه!!


+امروز من 158 عدد فوت نوت نوشتم!

خدای من!!

مقاله ی 14 صفحه ای من شد 17صفحه!!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۴۰
لوسی می

به نظرم آدم باید در راستای صمیمی شدن با خدا

نهایت تلاش و خودشیرینی ممکن رو انجام بده...

یهو دیدی برای زندگیت

دیگه فردایی وجود نداشت

اونوقت فقط تو می میونی و

همین خدا!

:(



+و دیگر هیچ کس!

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۰۴
لوسی می

معمولا اینقدر زود خونه تکونی رو شروع نمیکنم

اما این روزها یه کارایی میکنم

که به نظرم میاد هورمونهای خونه تکونی طلبِ بدنم

دوزش اساسی رفته بالا!



+به طرز عجیبی افتادم رو دور شستشوی همه ی چیزهایی که بیش از 10 درصد احتمال میدم در تماس با آب خراب نمیشن!!

حتی چیزهایی که از زمان عروسیم شسته نشده! :|

ینی اصلا فکر نکرده بودم بشه اینا رو شست، ولی از اثرات اون هورمونها، الان باید شسته بشن، چه بشه، چه نشه!!

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۴۴
لوسی می

پسرک شامش رو خورده و بعد از چند دقیقه بستنی میخواد

مستر: اگه سیری بستنی نخور!

پسرک: نه گشنه م!

مستر: اگه گشنه ای بیا با من شام بخور!

پسرک در حد پنج ثانیه فکر میکنه و میگه:

نع! من از شام سیرم،

اما از بستنی گشنه م!

:)

۱۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۴۳
لوسی می

گاهی فکر میکنم

واقعا خدا به من رحم کرده

که من رو با انتخاب مسیر در دو راهی عقل و عشق امتحان نکرده..

چون هرکدوم رو که انتخاب میکردم

بازنده ی بازی می بودم!!

:|



+مرتبط

۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۰۷
لوسی می

با مستر تصمیم گرفتیم

قضای تولد سه سالگی پسرکمون رو به جا بیاریم

و یک تولد سه در سه براش بگیریم؛

در سه روز قبل از سه سال و سه ماه و سه روزگیش!

:)

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۳۷
لوسی می

وقتی دکتر گفت هر دو پسرم سالمند

و هیچچچچیشون نیست

به معنای واقعی کلمه:

زنده شدمممممم...



+این موقع ها، هیچ دستاویزی جز نذری های محرم ندارم...

صلی الله علیک یا اباعبدالله

صلی الله علیک یا عباس بن علی علیه السلام.

+الحمدلله، الحمدلله، الحمدلله.

+خدایا دل مادران رو صبوووووووور و راضی کن به رضا و قضای خودت

و به عظمت و لطف خودت هیچ مادری رو با سلامتی بچه هاش امتحان نکن ...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۳۰
لوسی می

روزهایی در زندگی آدم هست

که هیچکس، هیچوقت متوجه نمیشه

اون روزها بر تو چگونه گذشت

و احوالات اون روزها رو

فقط و فقط

تو میدونی

و خدا...



+مثل روزهای تولد بچه هات..

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۲۶
لوسی می