ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۶۶ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۷ آبان ۹۴ ، ۰۴:۳۶
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۷ آبان ۹۴ ، ۰۴:۳۲
لوسی می

+هی کتاب برام میخری؟!

- یه کتاب برات میخرم! بگو یه!

+یه.

_آفرین! یه کتاب!

+هی کتاب!

-یه کتاب! یه! بگو یه!

+یه!

-خب حالا بگو یه کتاب!

+هی کتاب!

-یه کتاب!

+خب منم همینو دارم میگم دیگه! هی کتاب!


:*

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۳:۵۰
لوسی می
با وجود سمپاشی همه ی حواشی دیوارها
به طرز فجیعی مورچه کل خونه م رو برداشته!


+از همزیستی مسالمت آمیز گذشته دیگه!
کم مونده بیان خودمون رو ببرن لونه شون!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۲۱:۵۱
لوسی می

من و

مستر و

پدرش و

زعفران های توی باغچه!



+امروز یکی از خشمناکترین روزهای زندگیم بود!

از فرط خشم به مستر گفتم

که الی الابد خونه ی پدرش نخواهم رفت! :|

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۲۱:۳۷
لوسی می
وقتی پسرک داره لیست درخواستیش رو به مستر میگه
و اون وسطها یه چیزی رو سفارش میده
که خودش دوست نداره!

مستر: این دیگه برای چی؟
پسرک: برای اینکه مامان دوست داره!

:)
:*
۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۲
لوسی می

خیلی بد شده م.

چیزهایی برام طبیعی شده

که قبلا به خاطرش کلی گریه میکردم!

:((

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۴ ، ۱۳:۵۷
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۲ آبان ۹۴ ، ۱۲:۲۷
لوسی می
وقتی پسرک دنت شکلاتیشو کاملا دست مالی میکنه
و من خودخوری میکنم که چیزی بهش نگم!


+فکر میکردم که حق داره جوری بخوره که براش لذتبخش تر باشه!
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۱۵:۲۴
لوسی می
بعد از چهارسال
دوستی که ادعا میکنه من صمیمی ترین دوستش هستم
ازم خبر گرفت!


+اونم به لطف تلگرام!
+خبرگرفتن های من تو این چهارسال بی جواب می موند!
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۱۳:۳۵
لوسی می

-مامان خرمالویه سِسیده؟

+رررِسیده! بگو رِسیده!

-سِسیده!

+بگو رِ!

-رِ.

+آفرین! رِ...سیده!

-رِ....سِسیده!!!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۱۳:۲۷
لوسی می

و امروز سه سال گذشت

از اولین روزی که طعم مادری رو چشیدم..



+پسرکم تولدت مبارک..

+به خاطر محرم نمیخواستیم الان تولد بگیریم

اما من فقط خواستم یه چیزی براش بخرم که دل خودم آروم باشه

براش از این برجهای هیجان خریدم اما مدل رنگی رنگیش.

خیلی ایده آله برای بچه های این سنی.

یه عاااااااالمه بازی های مختلف میشه باهاشون کرد.

من و مستر هم میتونیم باهاش بازی کنیم! :دی

بسیاااار از خریدم راضی هستم.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۴ ، ۲۳:۲۵
لوسی می

امروز واکسن دوماهگی سنجد رو زدیم

و من کلییییییییییییییییییییی از خانم مرکز بهداشتی

روحیه گرفتم!



+کلی حال کرده بود که من با 26 سال سن، هم ارشد دارم و هم دو تا بچه دارم! هه!

مستر هم بهم کلی افتخار کرد! خخخخخخ! عقده ای بازی به تمام معنا!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۴ ، ۲۳:۱۵
لوسی می

به جای اینکه تو فرصتهات به دنبال مشکل باشی

تو مشکلات به دنبال فرصت باش.

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۴ ، ۱۳:۱۲
لوسی می

یعنی واقعا دوازده ساعت دیگه می بینمت؟!

خدای من!

چقدر دست نیافتنی شدی!

:|

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۴ ، ۱۱:۵۵
لوسی می