ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۸۸ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

امروز بیستمین سالگرد مکلف شدنمه.

بیست ساااال!




+هرسال از امام حسن عسگری میخوام هوامو داشته باشن،

اما خودم هوای خودم رو به دستشون نمیدم. :(

هعی!

+امسال خیلی اتفاقی فهمیدم یکی از عباداتم رو اشتباه انجام میدادم!

چیزی که تو رساله ی عملیه نبود و برای منم سوال نشد!

(نپرسیدکه گفتن نمیتوانم!)

وهمین علت کل روزگارم رو متاثر کرده.

+خوبه که عادات و گاهی معمولی های روزانه تون رو با مرجعتون چک کنید!

+تولد ما، و عیدشما مبارک:)

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۵ ، ۱۱:۰۲
لوسی می

گروه غیبت کنندگان

اولین کسانی هستند که وارد دوزخ میشن،

و اگر توبه کنند و آمرزیده شوند،

آخرین کسانی خواهند بود

که وارد بهشت میشن!




+به نقل از حاج آقای حسینی سمت خدایی!

+دیروز به نحوی موفقیت آمیز دو تا غیبت رو پیچوندم!

ولی باورتون میشه که از این موضوع عذاب وجدان گرفتم؟!

حس کردم به متکلم توهین شد!

:(

+یه همچیین آدم مردم داری هستم من!

:|

الحمدلله! :)

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۵ ، ۱۰:۳۸
لوسی می

چرا چیزهایی میگیم

که اگر به خود ما بگن به شدت شاکی خواهیم شد؟!



۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۵ ، ۱۰:۳۳
لوسی می

فکر میکنم برای خودسازی

باید تمرکز داشت!

تصمیم دارم از حالا تا چهل روز

یعنی پایان بهمن ماه

فقط رو دو مورد زوم کنم،

یکی غیبت،

دیگری نماز!



+هرکه دارد سر همراهی ما بسم الله.

۲۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۵ ، ۲۳:۲۳
لوسی می

پیش به سوی رویاهامون!



:)

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۵ ، ۲۳:۲۰
لوسی می

فَاستَقِم کَما اُمرت!

وَ اصطَبِر لِعِبادَتِه!

وَ اعبُد رَبَّکَ حَتی یَاتیکَ الیَقینُ.

ما کانَ اللهُ لِیَذَرَ المؤمِنینَ عَلی ما أنتُم عَلیه حَتّی یَمیزَ الخَبیثَ مِن الطَّیِبِ

وَ ما کان اللهُ لِیُطلِعَکُم عَلَی الغَیبِ

وَ لکِنَّ اللهَ یَجتَبی مِن رُسُلِهِ مَن یَشاءُ

فَامِنوا بِاللهِ وَ رُسُلِه  

وَ إن تُؤمِنوا وَ تَتَّقوا فَلَکُم أجرٌ عَظیمٌ.




+استقامت داشته باش،

همانطور که به تو امر شده است!(112هود)

در عبادت خدا شکیبایی کن و پابرجا باش(65مریم)

پروردگارت را عبادت کن تا آن هنگام که مرگ تو فرابرسد(99حجر)

خدا بر آن نیست که مومنان را بدین حال واگذارد،تا آنکه پلید را از پاک جدا کند،

و خدا بر آن نیست که شما را از غیب آگاه کند،

ولی خداوند از میان فرستادگانش هرکس راکه بخواهد برمیگزیند،

پس به خدا و رسلش ایمان بیاورید

و اگر ایمان آوردید و تقوا پیشه کردید برای شما پاداشی بزرگ است.(179آل عمران)

+قرآن بخونیم. قرآن نوووووره...

به هر نیتی که دوست دارید بخونید.

شنیدم شهید مطهری به نیت برکت در وقتشون هر روز یک حزب میخوندن.

+این پستمم خیلی دوست دارم!

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۵ ، ۱۵:۵۷
لوسی می

خدا رو شکر که سالمیم.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۵ ، ۱۵:۲۴
لوسی می

مستر اومد

و یه بحث اعتقادی عمیقی با هم کردیم.

واااای که چه خوبه مستر!

ههه هه!

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۵ ، ۰۰:۳۷
لوسی می

من خیلی حساسم!

گویا خیلی بیش از حد حساسم!

خدایا مراقبم باش.




+امروز دکتر بهم اینا رو گفت!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۵ ، ۲۲:۲۸
لوسی می

من درگیر حسهای عجیبم!

خیلی عجیب.

و هنوز نتونستم باهاشون کنار بیام.

بیش از همه

از این میترسم

که روزی حسرت لحظاتی رو بخورم

که پر از این حس ها بود...



+با من صنما دل یک دله کن!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۵ ، ۱۲:۵۸
لوسی می

گردش سال فقط یک شب یلدا دارد،

من بدون تو هزااااااران شب یلدا داشتم*!

:(



*دارم.

+هعی!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۵ ، ۲۳:۳۷
لوسی می

آسمان غرق تماشاست،

بیا تا برویم..




+بی ربط نوشت: کاش کربلا هم منتظر ما بود..

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۵ ، ۲۳:۰۹
لوسی می

سال نو مبارک!

امسال ما با ماموریت مستر شروع شد!

و چه ماموریتی!

بنده برای بدرقه ی مستر عزیزم خواب موندم،

اونم اصراری به بیدار کردنم نداشت و رفت!

:(



+امیدوارم اولین و آخرین باری باشه که این اتفاق افتاد.

۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۵ ، ۱۶:۳۷
لوسی می

قرار بود مامان بیان اینجا

که من برم دکتر.

نه خبری گرفتن ازم!

و نه خبری دادن بهم!

منم راستش نمیدونم چه کار کنم!

دکتر رو بیخیال شم،

یا به مامان زنگ بزنم!

:|




+جز در مواقع ضروری از کسی درخواستی نمیکنم.

احساس میکنم این مورد، از ضروریات نیست! هوم؟!

+بنا بر درخواست پسرک تماس گرفتیم.

مامان هم اومد، اما من دیگه دکتر نرفتم.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۵ ، ۱۶:۳۴
لوسی می

ای بابا!

آدم جرئت نمیکنه از شغل بقیه بپرسه!




+ از آقای همکلاسی پرسیدم شغل همسرش چیه،

گفت یه فروشگاه نتی زده!

با کلی ذوق گفتم آدرس بدید شاید مشتری شدیم!

حالا می بینم فروشگاهِ فلان است!

:|

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۵ ، ۱۷:۱۴
لوسی می