ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۷۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

روزه ی بی سحریِ مطلق!

:|

۱۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۳۷
لوسی می

الان دیگه کاملا برام محرز شده

که تحمل غرق شدن آدمها

و علی الخصوص مستررررررر

در برنامه های تلویزیون یا هر کار لغوی رو ندارممممممم!



+غرق شدن چیز بدی است!

+هیچکس نمیدونه من چقدر مشتااااقِ حذف شدن تلویزیون از زندگیمون هستم!

اصلا از مخترعش خوشم نمیاد!

+حالا نه اینکه خودم خیلی هدفمندم و کار لغو نمیکنم! نه! اما غرق نمیشم!

بیایید همه با هم، دیگر غرق نشیم! :دی

+یک مرتبطِ بی ربط!

۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۱۲
لوسی می

وقتی او داشت میترسید،

تو حواست کجا بود؟؟!




+ای وای!

مادرم...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۰۳
لوسی می

نیمی از رمضان گذشت..



+فرصتها مانند ابر در گذرند..حضرت امیر_علیه السلام

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۶ ، ۲۲:۲۶
لوسی می

وای از روزی که بفهمی یه قسمت وبت شلخته مونده!

رو اعصابمه،

فهمیدن اینکه تقریبا دو هزار پست پیش،

تو شماره گذاری عنوان پستها اشتباه کرده ام!

:|



۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۵۵
لوسی می

شاید مرا دیده ای که حقت را کوچک می شمارم،

شاید من را دیده ای که از تو روی می گردانم،

یا شاید من را دروغگو دیده ای،

یا شاید مرا به نعمتهایت ناسپاس دیده ای،

یا شاید من را به عوضِ حضور در مجالس علما،

از شمار غافلان دیده ای،

یا شاید من را در گروه آنهایی دیده ای که عمر به بطالت می گذرانند،

یا شاید به خاطر کمیِ شرمم از توست که من را مجازات می کنی،

شاید چنین است که هر بار به نماز ایستادم،

حالِ راز و نیاز از من گرفتی.

هربار که گمان کردم حالم به توبه کنندگان نزدیک شده،

برایم گرفتاری ای پیش آمد که در نتیجه ی آن پایم لغزید،

که باااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااز....

میان من و تو حائل شد..




+این الفِ "باز"ِ جمله ی آخر رو هر کس به اندازه ی خودش میتونه کشدار بیان کنه!

فأینَ تذهَبون؟! (26تکویر)

+فرازی از دعای بی نظیر ابوحمزه ی ثمالی.

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۰۰
لوسی می

تو مگو "ما را بدان شه بار نیست"،

با کریمان کارها دشوار نیست دوستان!




+تو خود حجاب خودی البته! خب از میان برخیز!

+عیدتون حسابی مبارک. همدیگه رو خیلی دعا کنیم.

+مثل همیشه خیلی خیلی ممنونم بابت کامنتهای راهنماییتون تو پست قبلی :)

لطف کردین. :)

۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۰۲
لوسی می

رفقای جان که همیشه کمک و راهنما بودین،

آیا کسی هست که جامبو شلز درست کرده باشه؟

میخوام ببینم فوت کوزه گری یا نکته ی کنکوری ای نداره؟

همون ماکارونی خودمونه که میریزیم تو جامبو؟

من الان چند جا طرز تهیه شو نگاه کردم،

همه جا گفته بودن که بعد از ریختن مواد توی جامبو شلزها،

یه کم هم پنیر پیتزا توش میریزیم میذاریم تو فر در حدی که پنیرها آب بشه.

سوال من اینه که آیا در این صورت خود جامبوها خشک نمیشن؟!



+یه روش دیگه هم بود که جامبوها رو آماده کنی رو کل ظرفت رو پنیر پیتزا بریزی.

یعنی ظاهر خارجیش مثل لازانیا میشه.

که اون به نظرم منطقی تره که جامبوها نرم بمونن، اما خب ظاهرش مثل اولی شکیل نیست.

کسی تجربه ای داره لطفا؟!

۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۶ ، ۱۳:۴۷
لوسی می

لِتَسکُنُوا إلَیها...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۵۷
لوسی می

من در مورد شهدای شما یک چنین تصوری دارم؛

من خیال می‌کنم اینها همان‌هایی هستند

که هر یک شهیدشان، اجر دو شهید دارد...




+بیانات رهبری در دیدار با خانواده ی شهدای مدافع حرم در پنجم خرداد نود و چهار.

+واقعه ی تروریستی امروز و ارتباطش با داعشیها،

اهمیت مجاهدت و عمق فداکاری این عزیزان رو اثبات میکنه.

+الا لعنة الله علی القوم الظالمین.(سوره ی هود آیه 18)

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۴۵
لوسی می

درختهایی که به بار می نشینند.

:)



+چند سال پیش در یک مشارکت جمعی برای درختکاری شرکت کردیم

و چند نهال درخت خریدیم و کاشتیم.

حالا امروز مستر گفت نهال آلبالومون به بار نشسته و به مستر گفتن اگه میخوای بیا محصولت رو بگیر ببر!

قراره مستر برامون یک مُشت آلبالو بیاره :))

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۱۴
لوسی می

من نمی فهمم چه منطقی وجود داره،

در اذهان آدمهایی که میگن:

"قوانین غیر منطقی جامعه قابل احترام و لازم الاجرا نیستند."

:|



+قوانین جامعه لازم الاجرا هستند، منطقی و غیر منطقی هم نداره.

همینی که هست! این عینِ اخلاق مداری است.

+کلی منطق و فلسفه باید بچینم برای کسی که از بهترین دانشگاه این مملکت ارشد گرفته،

و بهش بفهمونم که این جمله، یعنی حاکمیت قانون جنگل بر جامعه!

چرا؟؟!

چرا برای رشته های فنی و مهندسی و اصولا همه ی رشته های غیر فلسفی، دو واحد فلسفه و نحوه ی فکر کردن نمیذاریم که ملت بدون قدرت تفکر، مدرک ارشد نگیرند و با همین ارشدی که هیچ قدرت فکری پشتش نیست، بر مناصب دولتی و حکومتی و مجلسی ننشینند و وضع جامعه رو از این خرابتر نکنند؟!

هرچند این روزها بسیار می بینیم که اونهایی که چنین واحدهایی رو پاس کرده اند هم قدرت تحلیل و تفکر ندارن چه برسه به پاس نکرده ها!

+این پست میتونه یک ذکر مصیبت کامل حساب بشه!


+به بچه هامون یاد بدیم که بتونن فکر کنند، تحلیل کنند، منطق حالیشون باشه، آزاد اندیش باشند!

باور کنید اگر این رو به بچه هامون بیاموزیم، خیر دنیا و آخرت رو نصیب خودمون و خودشون کردیم و کل رسالت والدینی مون رو انجام دادیم.

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۴۰
لوسی می

آی! آی! آی!

که کاش تو تربیت بچه ها پدر و مادر هم جهت باشن،

و یکی بیش از دیگری دغدغه نداشته باشه،

و اگر هم داره،

لااقل دغدغه های همون یکی برای دیگری مسخره تلقی نشه!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۶ ، ۲۱:۵۰
لوسی می

لذت مادری یعنی

این روزها؛

وقتی گل پسر میگه "ماما"ن""!



+قبلا میگفت ماما!

الان شده مامانننننننننن!

خیلی خیلی خیلی جیگرگون می باشد.

روزی همه تون ان شالله.

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۲۸
لوسی می

یه کمبودی من دارم که منتظر حمایت شدن از جانب دیگرانم.

البته خیلی با این کمبود مبارزه کردم و خیلی هم خوب پیش رفتم،

اما هنوزم در من هست!

با اینکه مهارت های خوبی دارم اما حمایت دیگران برام مهمه*

این چند وقت که مهمانی غریبه ها (دوستان مستر) میرفتیم،

خیلی از جانب خانمهای مجلس در شیوه های مادری کردنم، مورد تمجید واقع شدم،

از اینکه به بچه ها سخت نمیگیرم،

از اینکه آزاد میذارمشون،

از اینکه قوانین خونه برام مهمه و بهشون پایبندم،

و امثالهم.

بعد که برای مستر میگفتم میگفت آره دیگه!

تو بچه ها رو خوب تربیت کردی. :)

چیزی که هیچوقت نمیگفت و نمیگه! :|

حالا این روزها فکر میکنم من مادر خوبی بودم همیشه! :دی



+چقدر بده که آدم منتظر حمایت باشه! :|

*این بخشی از نتیجه ی اون تستی بود که دادم،

و البته خودم میدونستم که اینطوری ام!

ولی برام جالب بود که تسته هم فهمید!

تو توضیحش این بود که این افراد (یعنی امثال من) با اینکه گاهی برای حمایت و ایمنی متکی به دیگران هستند؛ اما منفعل نیستند و فعال عمل میکنند و دارای مهارتهای اجتماعی خوبی هستند که باعث کسب احترام جمعی میشه، اما یک ترس پنهان از عمل کردن به صورت کاملا خودمختار و مستقل در درونشون دارند.


۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۴۳
لوسی می